تاثیر اشتیاق ایران به مذاکره بر گفتگو‌های هسته‌ای

08 بهمن 1403

مقدمه

در فضای پیچیده و پرفشار روابط بین‌المللی، مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب همواره یکی از حساس‌ترین موضوعات بوده است. این مذاکرات که به‌شدت تحت‌تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و امنیتی قرار دارد، بستری برای اعمال قدرت و بهره‌گیری از ابزارهایی چون تحریم‌ها و اهرم‌های فشار ایجاد کرده است. در حالی که هر دو طرف ظاهراً تمایل به مذاکره دارند، اختلاف در رویکردها و اولویت‌ها، روند گفتگوها را دشوار و پرفرازونشیب کرده است. این نوشته به بررسی تأثیر این تفاوت‌ها و پیامدهای ناشی از آن بر قدرت چانه‌زنی طرفین و نتایج مذاکرات می‌پردازد.

اشتیاق وافر مقامات: تضعیف‌کننده‌ی موضع مذاکراتی

با وجود نشانه‌های تمایل به مذاکره میان ایران و غرب، هر طرف رویکرد‌های متفاوتی را دنبال می‌کند. مقامات آمریکایی و اروپایی تلاش می‌کنند در عین تاکید بر فوریت حل تنش‌های هسته‌ای، با اعمال تحریم‌های جدید حتی در جریان مذاکرات، از آن‌ها به‌عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده کنند. غربی‌ها ابایی از این ندارند که سطح موارد اختلافی با ایران را با تحریم‌های بیشتر حتی در حین مذاکرات بالا ببرند. این اقدام در شرایط کنونی نشان می‌دهد که بروکسل و لندن برای فشار بر تهران، ایران را به دلیل موضوعی تحریم کرده‌اند که هنوز مورد مناقشه و در حال رفع است.

در نقطه‌ی مقابل، اظهارات برخی مقامات کشور در رسانه‌های داخلی و خارجی از اشتیاق وافر به مذاکره و تعجیل برای رسیدن به توافق جهت رفع تحریم‌ها حکایت دارد. اشارات متعدد آقای دکتر عراقچی، وزیر محترم امور خارجه در رابطه با تمایل به تداوم گفتگو‌های هسته‌ای نمونه‌ای از این اظهارات است. اظهاراتی که از طرف غربی‌ها، به اضطرار و فوریت ایران برای دستیابی به توافق و آسیب‌پذیری کشور در برابر تحریم‌ها تعبیر می‌شود. لذا آمریکایی‌ها و متحدانشان زمانی که می‌بینند به دنبال وضع تحریم‌های جدید، مقامات ایرانی بیشتر از مذاکره صحبت می‌کنند، تحریم‌های خود را نتیجه‌بخش قلمداد می‌کنند. به عبارتی دیگر، برداشت غرب از اظهار تمایل مکرر ایرانیان به مذاکره، این است که تحریم‌ها، توانسته اراده‌ی کشور به مقاومت در برابر فشار‌های غرب را تضعیف کند و ایران را پای میز مذاکره کشانده است. ذات مذاکره نیز آمیخته با امتیاز دادن در عین امتیاز گرفتن بر سر منافع ملی است. پس در ذهن طرف غربی مذاکره، این باور شکل می‌گیرد که «تحریم‌ می‌تواند ایرانیان را به چشم‌پوشی و چانه‌زنی از برخی منافع ملیشان مجاب نماید و شانس گرفتن امتیازات بیشتر از ایران را افزایش دهد.» لذا به دنبال آشکارشدن اشتیاق ایرانیان به مذاکره با اظهار نظرات متعدد، تمایل غرب به استفاده از تحریم به عنوان یک اهرم فشار علیه کشور بیشتر خواهد شد.

البته این رفتار که اشتیاق به مذاکره توسط مقامات ایران بروز داده شود، ذاتاً منجر به افزایش قدرت چانه‌زنی غربی‌ها در برابر طرف مذاکره‌کننده‌ی ایرانی می‌شود. صحبت‌های اخیر «ریچارد نفیو» و «ریچارد هاس» به عنوان دو تن از کارشناسان کلیدی رژیم تحریم‌های آمریکا علیه ایران، حاکی از فرصت‌طلبانه و محاسبه‌گرانه‌ بودن رویکرد واشنگتن برای حل اختلافات با ایران است. لذا زمانی که مقامات ایرانی نسبت به آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها، خود را بیشتر راغب نشان می‌دهند، موضع کشور در مذاکرات آتی تضعیف می‌شود و مذاکره‌کنندگان ما، دست پایین‌تری در گفتگو‌های هسته‌ای خواهند داشت. با این وصف، صرف نشان دادن اشتیاق به مذاکره سبب افزایش اهرم‌های مذاکراتی در دست غربی‌ها می‌گردد. فارغ از اینکه اصولا تاکید و اصرار رسانه‌ای بر تمایل ایران به مذاکره، ضرورتی هم در شرایط فعلی ندارد. چرا که دنبال شدن مذاکرات و مسائل آن، همواره توسط رسانه‌های مختلف رصد و اعلان شده و ابهامی در مورد اینکه «آیا ایران مذاکره می‌کند یا نه؟» وجود ندارد. لذا مقامات داخلی ناظر به اهمیت حفظ منافع ملی و تقویت موضع مذاکره‌کنندگان ایرانی در خلال مذاکرات، از اظهاراتی که دائما از میل به مذاکره حکایت کند، پرهیز نمایند.

نتیجه‌گیری

موفقیت در مذاکرات هسته‌ای نیازمند توازن دقیق میان نشان دادن آمادگی برای مذاکره و حفظ قدرت چانه‌زنی است. بروز اشتیاق بیش از حد از سوی ایران، نه تنها می‌تواند قدرت مذاکره‌کنندگان را تضعیف کند، بلکه موجب تقویت باور غرب به اثربخشی تحریم‌ها می‌شود. از این رو، به‌ویژه در موضوعاتی که به منافع حیاتی و ملی گره خورده‌اند، ضروری است که مقامات داخلی از هرگونه اظهاراتی که فوریت یا آسیب‌پذیری کشور را نمایان کند، اجتناب ورزند و با اتخاذ موضعی حساب‌شده، زمینه تقویت اهرم‌های مذاکراتی را فراهم آورند.