هاب چیست؟
هاب یا قطب در لغت، بخش مرکزی یک چرخ یا آسیاب است که چرخ، حول آن محور چرخش میکند. در تعاریف دیگر، هاب به مرکز مؤثر برای یک فعالیت، منطقه یا یک شبکه گفته میشود و در تجارت مکانی تعریف میشود که به عنوان مرکزی برای ترانزیت، تجارت، ذخیرهسازی، فرآوری (به همراه ایجاد ارزش افزوده) و حتی سوآپ کالای مذکور محسوب بشود.
شباهت یک هاب به یک بازار جامع
هاب یک کالا حتماً باید در برگیرنده تمام یا اکثر روشهای تأمین و توزیع آن باشد چرا که هر بخش مقوم بخشهای دیگر آن است. این بدان معنی است که اگر شخصی به یک منطقه متشکل از تعمیرگاهها و مراکز خدمات خودرو مراجعه میکند مطمئن است که برای هیچ کدام از موارد مورد نیاز برای تعمیر و ارتقای فنی و ظاهری خودروی خود مشکلی ندارد و میتواند در کنار تعمیر موتور خودروی خود، قطعات مورد نیاز را تأمین کرده، روغن آن را تعویض کرده، ایرادات برقی خودرو را رفع نماید و در آخر به کارواش برده و آن را بشوید. هر کدام از این واحدها ممکن است به تنهایی و به دور از بقیه تا حدی موفق ظاهر شوند؛ ولی قطعاً در صورتی که به صورت مجتمع در کنار یکدیگر قرار بگیرند بازدهی و درآمد بیشتری کسب خواهند کرد.
در مثالی واضحتر زمانی یک کشور به عنوان هاب غلات در سطح منطقهای یا جهانی مطرح میشود که تجار صادرکننده بتوانند از مسیر و امکانات این کشور برای صادرات غلات خود استفاده کنند، واردکنندگان بتوانند در این محل غلات به میزان مورد نیاز و با قیمت مناسب پیدا کنند، در صورت نیاز به نگهداری موقت یا طولانی مدت از زیرساختهای این هاب استفاده کنند و دست آخر در صورت نیاز بتوانند آن را به فراوری کنند.
اجزای یک هاب
هاب متشکل از چندین بخش است که مدلهای مختلف تجاری امکان کار در آن را دارند. این اجزا و بخش به این شرح است:
ترانزیت
ترانزیت یکی از بسترهای اولیه برای شکلگیری یک بازار است. اگر به تاریخ راه ابریشم نگاه شود، این راه، در ابتدا مسیری ترانزیتی برای تجارت ابریشم از چین به سمت اروپا بود. با این حال بازارها و شهرهایی که به مرور حول آن راه که در ابتدا مسیری ترانزیتی برای ارسال ابریشم، چای و عطر به روم، مصر و یونان و دریافت طلا و اسب و عسل در بازگشت بود. وجود این مسیر ترانزیتی بستری برای شکلگیری بازارهای جانبی برای تجارت سایر محصولات و فرآوری آنها حول این مسیر شد.
بازار خرید و فروش و محل ذخیره سازی
یک هاب حتما دارای بخشی تجاری مانند بازار است که فروشندگان با انبار کردن آن محصول یک پایگاه برای توزیع ثانیه محصول میسازند. بدین ترتیب خریداران با مراجعه به فروشندگان بار خود را از این بازار که محل ذخیره نیز دریافت میکنند. مزیت این محل معمولا نزدیک بودن به فروشنده و سایر خریداران است و محلی نسبتا میانه خواهد بود که دسترسی ترانزیتی مناسبی به مقاصد مورد نظر دارد.
فرآوری
در مرحله بعد از تبدیل شدن بازار به هاب، بازارهایی جهت فرآوری همان محصول مورد مبادله نیز شکل میگیرد که وجود آن ناقض ترانزیت و تجارت مواد خام نیست. این بخش به منظور ایجاد ارزش افزوده برای کالا در کنار بازار اولیه شکل میگیرد و با توجه به تقاضای بازار سهمی از تجارت ماده خام را به خود کسب میکند. باید توجه داشت که بازار فرآوری توان تعیین و تکلیف برای بازار تجاری ماده خام را ندارد و اعمال فشارهای غیر معقول از سمت مراکز فرآوری برای تعیین میزان ورود و خروج ماده خام از این هاب، مسیر تجاری کالا را تغییر خواهد داد و مفهوم کلی هاب را به خظر میاندازد.
سوآپ
یکی از گزینههای جذاب در مفهوم هاب سوآپ محصول است. این موضوع به صورتی رخ میدهد که کشور تولید کننده محصول خود نیز به عنوان محلی برای ترانزیت کالای اولیه یا فرآوری شده مطرح باشد. بدین ترتیب ماده اولیه ورودی مثلا به بخش شمالی یک کشور وارد شده و در آن نقطه مصرف میشود. حال تاجر بدون حمل آن کالا تا جنوب کشور، همان کالا را از تولید کننده خریداری کرده و به صورت خام یا فرآوری شده از جنوب این کشور صادر میکند. مزیت سوآپ کاهش بخشی از هزینه حمل داخلی است. با این حال سوآپ معمولا در حالتی شکل میگیرد که قیمت در مبادی ورودی و خروجی آن کشور تفاوتی نداشته باشند یا ناقض مزیت قیمتی برای حذف حمل داخلی نباشد.
نمونههای جهانی هاب یک گروه کالایی
کشورهای جهان بعضاً به طور جهانی یا منطقهای به عنوان مرکزی برای تجارت یک گروه کالایی یا نوعی از خدمات مطرح هستند که به آن کشور مزیت نسبی در اثرگذاری بر آن کالا یا خدمات خاص را میدهد. منظور از گروه کالایی نیز معمولاً کالای خام و فرآوردههای آن است که ذیل یک HS CODE (معمولاً دو رقم اول) یا کد گمرکی کالا قرار میگیرند.
چین؛ هاب بزرگ فولاد و آهن
چین به عنوان هاب بزرگ آهن و فولاد در جهان مطرح است. این یعنی چین یکی از بزرگترین خریداران، فروشندگان و فراوریکنندگان آهن و فولاد در جهان است که بر روی قیمت جهانی این محصولات اثر بزرگی دارد و تجار برای خرید و فروش کالاهای خام و فرآوردههای واسط و نهایی به این کشور رجوع میکنند.
امارات و لهستان دو هاب بزرگ سیگار و سیگارت
در نمونه دیگر، لهستان و امارات مشترکاً به عنوان هاب جهانی سیگار و سیگارت[1] در جهان محسوب میشوند. این موضوع الزاماً به این معنا نیست که این دو کشور تولید کننده این محصولات هستند. در حالی که سه کشور برزیل، هند و زیمبابوه بزرگترین تولید کنندگان برگ خام تنباکو در جهان هستند ولی دو کشور امارات متحده عربی و لهستان بدون آن که جایگاهی در تولید این محصولات داشته باشند در سال 2021 به ترتیب با اختصاص 4.4 و 4 میلیارد دلار از صادرات جهانی سیگار بزرگترین بازارهای تجاری این محصول بودهاند[2]. این دو کشور بزرگترین واردکنندگان تنباکو خام و همچنین سیگار رول شده هستند که بخشی از آن با فراوری و بخشی بدون فراوری صادر میشود. این موضوع سبب شده است که تاجران برای فروش و خرید عمده این محصول به بازار امارات و لهستان مراجعه کنند. این موضوع به این معناست که این کشورها خود را تنها به فراوری محصول محدود نکردهاند و میزبان محصول خام یا نهایی برای تجارت هستند. امارات به طور خاص با توجه به مزیت ترانزیتی خود گاها تنها به عنوان محلی برای عبور توزیع برخی از برندهای سیگار و سیگارت محسوب میشود.
نگاه جامع به هاب؛ ضامن حیات آن
عدم توجه به جامعیت یک هاب و مطرح کردن فراوری به طور صرف، در نهایت منجر به نقض غرض از هاب شده و نه تنها هدف از تشکیل آن را برآورده نمیکند بلکه در رسیدن به همان هدف فراوری نیز باز خواهد ماند. باید توجه داشت که نمیتوان به یک هاب نگاه تک بعدی برای کسب درآمد داشت، چرا که هدف اصلی آن افزایش پیوندهای اقتصادی کشور با کشورهای همسایه و جهان به منظور تأمین پایدار غذا و مشارکت در حفظ امنیت غذایی جهانی است و تنها در وهله بعدی میتوان به آن نگاه کسب درآمدی داشت. هر چند که تمامی اجزای هاب باید توجیه اقتصادی داشته باشند ولی گاهی از اوقات وجود یک حلقه کم درآمد ضامن کسب درآمد کافی در حلقه بعدی در زنجیره تأمین آن محصول است. بنابراین نگاه جامع به تمام بخشهای زنجیره در یک هاب، ضامن حیات و قدرت گرفتن آن است و نگاهی بخشی به آن، یک آفت تلقی خواهد شد.
به طور مثال نظراتی مبنی بر کاربری صرف هاب غلات به شکل فراوری مطرح میشود، باید در نظر داشت که صنایع تبدیلی آرد ایران مجموعاً 12 تا 18 میلیون تن (بر اساس روایتهای خوشبینانه و بدبینانه) ظرفیت خالی در بخش آسیابانی دارد، این در حالی است که اگر 12 میلیون تن سناریوی حداقلی آرد در منطقه در نظر گفته شود، کشش تقاضا برای این میزان از آرد وجود ندارد و تمایل کشورهای هدف بیشتر به خرید گندم است که قابلیت انبارداری بالاتری نسبت به آرد دارد.
بهطورکلی هر گاه نگاه سیاستگذاران کشور به هاب، بستری برای تحریمناپذیری باشد، بر روی سنگ بنای یک چنین سیستمی میتوان بسترهای تجاری سوار کرد ولی اگر یک نگاه سطحی برای کسب درآمد از هاب، سنگ بنای این سیستم قرار بگیرد، نه تنها انتظار درآمد زیادی از آن نمیتوان داشت؛ بلکه کاربرد اصلی آن یعنی تحریمناپذیری به حاشیه رانده خواهد شد.
هاب غذایی بر پایه غلات؛ روسیه به عنوان تامین کننده چه چیزی میخواهد؟
یکی از موارد مطرح برای هاب در حال حاضر، تبدیل ایران به هاب غلات در منطقه و جهان است. ایران برای تبدیل شدن به هاب غلات مزیتهایی نظیر ظرفیت خالی در بنادر دریای مازندران، خلیج فارس و ایستگاههای راهآهن در کریدور شمال – جنوب، ظرفیت خالی بخش ترانزیتی ریلی، ظرفیت خالی حمل جادهای، ظرفیت خالی در بخش صنایع آرد، ماکارونی و شیرینیجات و قرارگیری در میانه مکانهای عمده تولید و مصرف را دارد.
با این حال این مزیتها به تنهایی کافی نیست بلکه باید به نوع نیازهای طرفین تامین کننده و تولید کننده نگاهی واقعی داشت. یکی از اشتباهات راهبردی کارشناسان تمرکز صرف بر بخشی از هاب است که بیشترین ارزش افزوده را برای کشور به همراه خواهد داشت. هرچند هیچ کارشناسی با تولید درآمد بیشتر مخالف نیست ولی باید این موضوع را سنجید که آیا به فرض اگر تمام ظرفیت هاب به منظور فراوری گندم به آرد و بازتوزیع آن در منطقه استفاده شود، آیا کشورهای منطقه و هدف تقاضای 10 میلیون تن آرد را دارند یا این کشورها کمافیالسابق تقاضای واردات گندم و تبدیل تدریجی آن به آرد را دارند؟
ضمن آن که از سمت تولید کننده یعنی روسیه، آیا تجار و صادرکنندگان گندم روسی قصد دارند مقصد گندم خود را به ایران تغییر دهند و آن را به صورت آرد به کشورها صادر کنند؟ یا آن که تعامل تاجر روسی با تاجر کشور هدف خود موضوعیت دارد و تبدیل ایران به محلی واسط برای تبدیل گندم به آرد برای مشتری گندم روسی دور از ذهن است؟ در چنین حالتی ممکن است در وهله اول ایران در این مسیر صرفاً نقشی ترانزیتی داشته باشد و در ادامه بتوان سایر خدمات نظیر فراوری و ذخیره سازی را در کنار ترانزیت به مشتریان ارائه داد.
در خصوص شناخت از نیازهای طرفین میتوان به صحبتهای ولادیمیر پوتین مجمع اقتصادی و بشردوستانه روسیه و آفریقا اشاره کرد:
«روسیه به طور فعال در پی تغییر مسیر جریانهای حملونقل و لجستیک خود به جنوب جهانی، از جمله آفریقا است. کریدور حملونقل شمال – جنوب که ما در حال ساخت آن هستیم، برای دسترسی محصولات روسی به خلیجفارس و اقیانوس هند، با اتصالات بیشتر از طریق کوتاهترین مسیر دریایی به قاره آفریقا و سایر مناطق طراحی شده است. طبیعتاً میتوان از این کریدور به صورت معکوس برای تحویل کالاهای آفریقایی به روسیه استفاده کرد.»
در این سخنان و سایر سخنان مشابه، پوتین به کارکرد کریدوری شمال – جنوب به عنوان یک مسیر ترانزیتی «کوتاه» در جهت رفت و برگشت کالا اشاره دارد و صحبتی از فراوری نکرده است. در کل باید توجه داشت که در حال حاضر نیاز روسیه ارسال سریع و بدون دردسر کالا از این کریدور به عنوان یک مسیر کمکی در کنار مسیر حمل دریای سیاه محسوب میشود و حداقل فعلاً روسیه و کشورهای هدف مصرفکننده به ایران به چشم محلی برای فرآوری نگاه نمیکنند، پس باید نگاهی واقعبینانه به تمام اجزای هاب داشت.
منابع ————————————————————————————————–
[1] در عرف تجاری بین المللی اصطلاح سیگار (Cigar) به سیگار برگ که معمولا فاقد فیلتر و کاغذ است اطلاق میشود و اصطلاح سیگارت (Cigarette) برای توصیف سیگار فیلتردار (یا بدون فیلتر) دارای روکش کاغذی به کار میرود که در ایران با نام «سیگار» شناخته میشود.
[2] گزارش صادرات کالای محتوی تنباکو در سال 2021 – نرم افزار راهکار تجارت یکپارچه جهانی (تحت مدیریت بانک جهانی و سازمان ملل)