سیاست ایجاد هراس از دور دوم ترامپ و فشار حداکثری

24 بهمن 1403

مقدمه

فشار و تهدید در سیاست‌های آمریکا علیه ایران نقش مهمی دارد. این سیاست‌ها شامل تحریم‌های اقتصادی، تهدید نظامی و فشار دیپلماتیک است. هدف، وادار کردن ایران به تغییر سیاست‌ها از طریق ایجاد ترس و فشار روانی در جامعه و دولت ایران است. خود این ترس نیز از قدرت‌نمایی و مجازات اقتصادی و نظامی ناشی می‌شود. این یادداشت در صدد پرداختن به دلایل و انگیزه‌های آمریکایی‌ها برای ترساندن ایرانیان از رویکرد تهاجمی ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش و احیای فشار حداکثری علیه ایران است.

ترساندن: الگویی تاریخی از جنس تهدید

از بدو تشکیل جمهوری‌ اسلامی ایران، دولت‌های آمریکا تلاش کرده‌اند تا از هر ابزاری برای مجبور‌کردن حکومت ایران به تجدیدنظر در سیاست‌های آزادی‌خواهانه و اسلام‌گرایانه‌اش به طور عام و مبارزه با استکبار آمریکایی به طور خاص، استفاده نمایند. در این میان، ارعاب و ترساندن دولت و جامعه‌ی ایران از منابع قدرت آمریکا، اعم از قدرت نظامی، تحریم‌ اقتصادی و فشار سیاسی در بستر نهاد‌های بین‌المللی، همواره جزئی از رویکرد آمریکا برای تحقق هدف ذکر شده بوده و هست. از «قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین المللی» که اولین قانون تحریمی آمریکا علیه ایران در زمان ریاست‌جمهوری «کارتر» بود تا زمانی که «ترامپ» از برجام خارج شد و فشارحداکثری را علیه ایران شکل‌داد و حتی در دوران بایدن، همواره پیش از وضع تحریم، تهدید به تحریم یا عملیات نظامی و ترس‌پردازی پیرامون آن اتفاق افتاده است. به طور مثال مقامات دولت کارتر در ابتدا سعی کردند تا با ترساندن ایرانیان از تبعات تداوم گروگان‌گیری، کارمندان سفارت خود را در ایران آزاد نمایند که به علت ناموفق بودن تهدید به مثابه‌ی یک ابزار، تصمیم گرفتند تا تهدیدات خود را عملیاتی کنند. در این جهت بود که «قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین المللی» با صدور فرمان اجرایی ۱۲۱۷۰ توسط کارتر در ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ تصویب شد و به موجب آن اولین تحریم بعد از انقلاب علیه ایران وضع گردید. نامه‌ی 249 نفر از نمایندگان مجلس آمریکا به بایدن در 26 ژوئن 2024 مبنی بر تهدید به تحریم ایران در صورت گسترش برنامه‌ی هسته‌ای خود نیز مصداق دیگری از ترساندن ایرانیان توسط آمریکایی‌هاست. با توجه به موارد متعدد و مشابهی که طی آن‌ها، مجلس سنا، مجلس نمایندگان و دولت آمریکا در جهت ترساندن ایران از تحریم‌ها اقدام کرده‌اند، دور از انتظار نیست که آن را به طور کلی، جزئی از برنامه‌ و الگوی عملی واشنگتن در برابر ایران بدانیم. الگویی که همواره مصادیق مقطعی آن را به بهانه‌های مختلف می‌توان در اظهارنظر مقامات آمریکایی علیه تهران مشاهده نمود.

ایده‌ای هم‌ راستا با تفکر ضدایرانی جمهوری‌خواهان

با وجود آنکه فارغ از نگاه حزبی، هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان در آمریکا، در جهت افزایش تحریم‌های ایران تلاش کرده‌اند اما با نگاه به گذشته، مشخص می‌گردد که جمهوری‌خواهان در این راستا جدیت بیشتری از خود نشان داده‌اند. از این رو در شرایط فعلی با توجه به این‌که ترامپ جمهوری‌خواه به زودی در کاخ سفید مستقر خواهد شد، می‌توان انتظار داشت که این سیاست در آمریکا احتمالاً بیش از قبل مورد توجه و مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ذهنیت ضدایرانی حزب جمهوری‌خواه در آمریکا، بر اساس نگرش ایدئولوژیک، منافع ژئوپلیتیکی، و ملاحظات امنیتی شکل گرفته‌است. یکی از ابزارهای مهم جمهوری‌خواهان برای تأثیرگذاری بر رفتار ایران و تضعیف روحیه مردم آن، ترساندن ایرانیان از تحریم‌ها و تهدیدهای نظامی بوده است. در تفکر اعضای این حزب، معمولاً ایران به‌عنوان یک تهدید اصلی برای صلح جهانی و نظم منطقه‌ای معرفی می‌شود. در این راستا، مقامات جمهوری‌خواه به‌طور مداوم از زبان تهدید و فشار برای تقویت سیاست‌های خود استفاده کرده‌اند. «جان بولتون» مشاور امنیت ملی دولت ترامپ، در سخنانی در سال ۲۰۱۸ گفت: «هدف ما تغییر رفتار رژیم ایران یا تغییر کامل آن است.» همچنین «مایک پمپئو» وزیر خارجه‌‌ی دولت اول ترامپ، اظهار داشت که «تحریم‌های ما تا زمانی که ایران سیاست‌های خود را تغییر ندهد ادامه خواهند داشت.»

در کنار تهدید‌های مربوط به تحریم‌ها، تهدیدهای نظامی نیز ضد ایران اعلام می‌گردید. به عنوان نمونه در سال ۲۰۱۹، ترامپ در واکنش به ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران، توییت کرد: «ایران مرتکب اشتباه بزرگی شد.» این اظهارات، همراه با مانورهای نظامی در خلیج فارس، فضای ترس و ناامنی را در میان مردم ایران تشدید کرد. هدف از این اقدامات، فشار به کشور برای تغییر رفتار در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، تجدیدنظر در برنامه‌های هسته‌ای و موشکی و در عین حال تضعیف انسجام داخلی بوده است.

کارکرد ترساندن از تحریم

پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری نقطه‌ی آغازی بود بر اتخاذ سیگنال‌هایی ظاهرا متناقض به ایران. دوگانگی این رویکرد بدین صورت آشکار می‌گردد که به‌طور همزمان امیدواری ایرانیان به رفع تحریم‌ها از طریق توافق را تقویت و تضعیف می‌کرد. هدف اصلی این سیاست، بهره‌گیری از بار روانی تحریم‌ها به‌منظور ترساندن افکار عمومی و دولت ایران، پیش از وضع آن‌هاست. آن جنبه‌ی امیدوارکننده نیز تنها به این دلیل توسط آمریکایی‌ها دنبال می‌شود تا ایرانیان را به فدا کردن بخشی از منافع ملی خودر در مسیر مذاکرات مجاب نماید. غافل از آنکه در آینده، هرگونه عقب‌نشینی را، نقطه‌ ضعفی برای ایران دانسته و از آن برای ضربه زدن بیشتر به کشور، استفاده خواهد کرد.

در گذشته، جمهوری‌خواهان با صحبت از تشدید تحریم‌های هسته‌ای و اعمال سیاست «فشار حداکثری»، به دنبال افزایش حس آسیب‌پذیری و فوریت برای دستیابی به توافق در میان مقامات ایرانی بودند. البته در شرایط فعلی هم راهبردی مشابه به گذشته را دنبال می‌کنند تا به نتایج مورد نظر خود برسند. این امر محقق نخواهد شد مگر در صورتی که ایرانیان از اصرار بر حفظ بخشی از منافع ملی خود دست‌بردارند و حاضر به چشم‌پوشی از آن‌ شوند. به عبارتی دیگر، هزینه‌های احتمالی اصرار بر پاره‌ای از منافع ملی همچون پیشرفت‌های هسته‌ای و منطقه‌ای، در ذهن دولت و جامعه‌ی ایران، به حدی بزرگنمایی شود که ایرانیان تصور کنند تاکید بر حفظ این منافع، به هزینه‌های آتی مربوط به آن نمی‌ارزد. بنابراین حاضر به کوتاه آمدن از برخی منافع و واگذاری برخی امتیازات به طرف مقابل (آمریکا) می‌گردند.

شواهد گوناگونی برای شفاف‌سازی این قصد آمریکایی‌ها وجود دارد. به طور مثال، مایک پمپئو در مصاحبه‌ای با شبکه‌ی اسکای‌نیوز عربی اظهار داشت:

«قصد ما (از فشار حداکثری) این بود که حکومت ایران بفهمد، ادامه مسیر فعلی، هزینه‌های سنگینی را در پی خواهد داشت و تا زمانی که ایران رفتار خود را تغییر ندهد، این شرایط بهبود نمی‌یابد.» [1]

شخص ترامپ نیز بارها در سخنرانی‌های خود اظهار داشته است که «اگر ایران رفتار خود را تغییر ندهد، تحریم‌های بیشتری در راه است.» جملاتی از این قبیل، نشان‌دهنده راهبردیست که به‌طور آگاهانه بر ترس‌افزایی و فشار روانی به دولت و جامعه ایران استوار گشته‌است.

در همین راستا، رسانه‌های غربی و اندیشکده‌های سیاسی نیز به‌طور گسترده در بازتاب پیام‌های متناقض نقش داشتند. برخی مقالات و گزارش‌ها امید به امکان احیای دیپلماسی را زنده نگه می‌داشتند، در حالی که دیگران بر آسیب‌های فزاینده تحریم‌ها و تهدید به تشدید آن در دوران آتی ترامپ تمرکز می‌کردند. این پیام‌ها اغلب با هدف تحریک افکار عمومی در ایران طراحی شده بود تا فشار از سوی جامعه برای رفع تحریم‌ها افزایش یابد و حاکمیت ایران به سمت پذیرش توافق‌های بیشتر سوق داده شود. «ریچارد نفیو» یکی از معماران اصلی تحریم‌های ایران، در کتاب خود با عنوان هنر تحریم‌ها بیان می‌کند که فشار تحریم‌ها از طرف آمریکا، می‌تواند استقامت ایران را تحت تاثیر قرار داده و میل به رسیدن به توافق را در این کشور تقویت نماید.[2]

تهدید به احیای فشار حداکثری از طریق پیام‌های گوناگون، ترس از آینده‌ای مبهم و دشوارتر را در میان مردم ایران تقویت می‌کند. این پیام‌ها نه‌تنها در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای فشارها را افزایش می‌دهد بلکه باعث می‌شود دولت ایران در محاسبات خود درباره اولویت رفع تحریم‌ها تجدیدنظر کند. فارغ از اینکه چنین اظهاراتی از طرف آمریکایی‌ها، به‌طور آگاهانه و عمدا برای محدود کردن فضای مانور دیپلماتیک دولت ایران طراحی شده است.

نتیجه‌گیری

سیاست ترساندن ایران از فشارهای آمریکا، به‌ویژه در دولت‌های جمهوری‌خواه، همواره یک ابزار ثابت و موثر برای فشار به ایران بوده است. تهدیدهای اقتصادی و نظامی آمریکا که با هدف تغییر رفتار و سیاست‌های ایران صورت گرفته‌اند، همواره به‌عنوان رویکردی استراتژیک برای ایجاد ناامنی روانی و القای حس آسیب‌پذیری در میان دولت و مردم ایران استفاده شده است. از تهدیدات نظامی گرفته تا تحریم‌های اقتصادی، این تهدیدات به‌طور مستمر به‌عنوان ابزاری برای کاهش مقاومت ایران در برابر فشارهای خارجی بکار گرفته شده و می‌شود.

این الگوی تهدید و ترس‌پردازی، به طور غیرمستقیم به‌عنوان یک عامل تضعیف‌کننده درونی در سیاست‌های مذاکراتی ایران عمل کرده است. به گونه‌ای که احساس خطر از بازگشت سیاست‌های فشار حداکثری و تهدید به تحریم، به‌طور همزمان با ایجاد فضای اضطراب و حس آسیب‌پذیری اقتصادی در جامعه ایران، مقاومت ایرانیان در برابر زیاده‌خواهی آمریکا را تحت تاثیر قرار می‌دهد. لذا ضروریست با نگاه به تجربیات 46 ساله‌ای که کشور در برابر این فشار‌ها داشته‌است، سیاست‌مداران داخلی از اتخاذ تصمیمات و اظهارنظرهایی از جنس اذعان به آسیب‌پذیری خودداری نمایند. چرا که از هر نشانه‌ای مبنی بر ترسیدن از تهدیدات همیشگی غرب، در ذهن آمریکایی‌ها و متحدانشان اینگونه برداشت خواهد شد که ایران در موضع ضعف قرار دارد و سیاست‌هایی که تاکنون علیه ایران دنبال می‌کردند، نتیجه‌بخش بوده است. از این رو مقامات داخلی باید در شرایط فعلی، با رویکردی عمل‌گریانه و واقع‌بینانه در صدد تامین منافع ملی باشند و از بروز رفتار‌ها یا اظهارنظرهایی که متناسب با این شرایط نباشد، پرهیز نمایند.

منابع

[1] تارنمای شبکه‌ی اسکای‌نیوز عربی، پمپئو به ایران هشدار می دهد و متعهد می شود که شبه نظامیانش را مهار کند، 10 ژولای 2018

https://www.skynewsarabia.com/middle-east/1162542-%D8%A8%D9%88%D9%85%D8%A8%D9%8A%D9%88-%D9%8A%D9%88%D9%94%D9%83%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B2%D8%A7%D9%85-%D9%88%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%B7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B5%D8%AF%D9%8A-%D9%84%D8%B7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%AA%D8%AD%D8%AC%D9%8A%D9%85-%D9%85%D9%8A%D9%84%D9%8A%D8%B4%D9%8A%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7

[2] ریچارد نفیو، هنر تحریم‌ها، ترجمه‌ی معاونت پژوهش‌های اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس، خرداد 1397

https://rc.majlis.ir/fa/report/download/1057354