مقدمه
در جریان مذاکرات غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا که تاکنون پنج دور از آن برگزار شده است، ایدهی تشکیل یک «کنسرسیوم هستهای منطقهای» با محوریت ایران مطرح شده است.[1] این پیشنهاد که به گفتهی منابع غربی در دور چهارم مذاکرات از سوی ایران ارائه شده، با هدف ایجاد توازن بین حفظ حق غنیسازی اورانیوم ایران و رفع نگرانیها دربارهی برنامهی هستهای کشور مطرح شده است. البته مقامات ایرانی، از جمله «اسماعیل بقایی» سخنگوی وزارت امور خارجه تأکید کردهاند که ایران چنین طرحی را پیشنهاد نکرده است و تهران تنها در صورتی آن را مورد بررسی قرار میدهد که حق غیرقابلمذاکرهی غنیسازی در داخل کشور حفظ شود. جزئیات بیشتری از این طرح هنوز منتشر نشده و اخبار ضدونقیض دربارهی منشأ آن ادامه دارد. صرفنظر از اینکه این پیشنهاد از سوی کدامیک از طرفین مذاکرات (یا حتی طرف ثالث) مطرح شده، آنچه اهمیت دارد، بررسی کارشناسی جنبههای راهبردی و امنیت ملی این پیشنهاد، سنجش منطقی دادهها و ستاندههای احتمالی و نسبت آن با برنامهی بلندمدت توسعهی هستهای کشور است. به نظر میرسد نتیجه و ماحصل نهایی اجرای این طرح، تقویت همکاریهای منطقهای در حوزهی هستهای و همچنین، محدودسازی و تحت نظارت قرار گرفتن برنامهی هستهای ایران از طریق تقویت شفافیت و حضور بازرسان بینالمللی، از جمله نمایندگانی از آمریکا باشد.
سؤالات راهبردی دربارهی کنسرسیوم هستهای
برای ارزیابی دقیق پیشنهاد کنسرسیوم هستهای منطقهای، لازم است دو سؤال راهبردی دربارهی تأثیر آن بر برنامهی هستهای ایران بررسی شود: نخست، آیا این طرح به حفظ فناوری بومی ایران متعهد است یا ایران را ملزم به کنار گذاشتن دستاوردهای علمی خود و استفاده از فناوریهای وارداتی میکند؟ دوم، آیا ایران میتواند بدون دخالت یا فشار طرفهای دیگر کنسرسیوم به غنیسازی ادامه دهد، یا مدیریت فرایند غنیسازی تحت کنترل طرفهای خارجی قرار خواهد گرفت؟
حفظ فناوری بومی ایران
برنامهی هستهای ایران با تکیه بر سالها تلاش علمی و مهندسی، به دستاوردهای قابلتوجهی مانند ساخت سانتریفیوژهای پیشرفتهی IR-8 و IR-9 و توان غنیسازی تا ۶۰ درصد رسیده است. بر اساس گزارشها، کنسرسیوم پیشنهادی ایران باید برای همیشه با غنیسازی فراتر از ۶۷/۳ درصد خداحافظی کند. البته هنوز مشخص نیست که آیا این محدودیت شامل کنار گذاشتن فناوریهای بومی، مانند سانتریفیوژهای پیشرفته، خواهد شد یا خیر. مقامات ایرانی، از جمله «مجید تختروانچی» معاون سیاسی وزیر امور خارجه بارها تأکید کردهاند که فناوری هستهایِ بومی یک دستاورد ملی و غیرقابلمذاکره است. هرگونه الزام به استفاده از فناوریهای وارداتی میتواند به معنای عقبگرد از خودکفایی علمی ایران و وابستگی به طرفهای خارجی باشد که با اهداف بلندمدت توسعهی هستهای کشور ناسازگار است.
مدیریت غنیسازی و استقلال ایران
یکی از نگرانیهای اصلی دربارهی کنسرسیوم، میزان استقلال ایران در فرایند غنیسازی است. گزارشها حاکی از آن است که کنسرسیوم شامل نظارت دائمی بازرسان بینالمللی، احتمالاً با حضور نمایندگانی از آمریکا خواهد بود. ساختار نظارتی و بهطورکلی، ساختارهایی از جنس کنسرسیوم ممکن است به طرفهای خارجی اجازه دهد در هر زمان، با بهانهگیری یا درخواستهای یکجانبه، غنیسازی ایران را محدود یا متوقف کنند. این در حالی است که ایران بر اساس «معاهدهی منع گسترش تسلیحات هستهای» (NPT) حق غنیسازی برای مقاصد صلحآمیز را دارد. اکنون مشخص نیست که آیا کنسرسیوم به ایران اجازهی مدیریت مستقل فرایند غنیسازی را میدهد یا این فرایند تحت کنترل یک نهاد بینالمللی یا منطقهای قرار خواهد گرفت. هر ساختاری که استقلال ایران در تصمیمگیری درباره غنیسازی را تضعیف کند، از منظر امنیت ملی غیرقابلقبول خواهد بود.
تهدید عقبگرد: محدودیتهای کنسرسیوم بر برنامه هستهای ایران
پیشرفتهای برنامهی هستهای ایران که نتیجه دههها تلاش علمی و مهندسی است، جایگاه این برنامه را بهعنوان یک دستاورد راهبردی و نماد توانایی و خودکفایی ملی تثبیت کرده است. این برنامه برای تأمین نیازهای آیندهی کشور در حوزههای انرژی، پزشکی هستهای و فناوریهای پیشرفته ضروری است. بااینحال، پیشنهاد کنسرسیوم هستهای منطقهای، ایران را ملزم به کاهش سطح غنیسازی به ۶۷/۳ درصد و حفظ دائمی این سطح میکند. چنین محدودیتی به معنای بازگشت به سطوح ابتدایی است که ایران بیش از یک دهه پیش از آنها عبور کرده و توقف پیشرفتهای علمی و فنی کشور در حوزهی هستهای خواهد بود.
از منظری دیگر، پذیرش کنسرسیوم به معنای ایجاد تغییر در برنامهی بومی هستهای ایران تحت فشار یک توافق خارجی است که میتواند به ایجاد انحراف در برنامهریزی بلندمدت هستهای کشور منجر شود. این انحراف استقلال علمی و فنی ایران را تهدید میکند و با اهداف میانمدت و بلندمدت توسعهی ملی صنعت هستهای ناسازگار است. برنامهی هستهای، به دلیل نقش کلیدی آن در حوزههای گوناگون، بهخصوص در آیندهی کشور، یک موضوع راهبردی است که روند پیشرفت آن نباید تحت تأثیر خواست یا مداخلهی طرفهای غربی قرار گیرد. محدود کردن برنامهی هستهای در سطح حداقلی، توانایی ایران برای پاسخ به نیازهای آینده را تضعیف میکند و با اهمیت راهبردی این برنامه مغایرت دارد.
چالشهای شفافیت بیش از حد در برنامهی هستهای ایران
یکی از کلیدیترین خواستههای آمریکا در مذاکرات، افزایش شفافیت برنامهی هستهای ایران فراتر از استانداردهای متعارف معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای است. این خواسته که در پیشنهاد کنسرسیوم هستهای منطقهای نیز پررنگ است، شامل نظارت دائمی بازرسان بینالمللی، احتمالاً با حضور نمایندگان آمریکا و دسترسیهای سرزده به تأسیسات هستهای ایران میشود. چنین سطحی از شفافیت که در توافقهایی مانند برجام با اجرای پروتکل الحاقی و استفاده از ابزارهای نظارتی پیشرفته مانند «دستگاههای نظارت برخط»[2] تجربه شده، از منظر غرب برای راستیآزمایی و محدودسازی برنامهی هستهای ایران حیاتی است. بااینحال، این خواسته برای ایران چالشهای جدی به همراه دارد، زیرا میتواند استقلال برنامهی هستهای و امنیت ملی کشور را به خطر بیندازد.
افزایش شفافیت، فراتر از تعهدات ان.پی.تی، به غرب امکان دسترسی به اطلاعات حساس دربارهی تأسیسات، تجهیزات و زنجیرهی تأمین برنامهی هستهای ایران را میدهد. این اطلاعات میتواند برای طراحی توافقهای محدودکننده، کند کردن پیشرفت هستهای ایران یا حتی آمادهسازی برای اقدامات خرابکارانه مانند حملات سایبری (مشابه استاکسنت) و عملیات نظامی هدفمند استفاده شود. به عنوان مثال، نظارت بر تولید روتورهای سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید افشردهی اورانیوم، به طرفهای غربی اجازه میدهد تا ظرفیتهای حساس ایران را رصد کرده و در صورت لزوم آن را محدود کنند. علاوه بر این، اطلاعات نظارتی به دلیل ماهیت بازگشتناپذیرشان، حتی پس از پایان توافق میتوانند علیه منافع ایران به کار روند.[3]
جمعبندی
پیشنهاد کنسرسیوم هستهای منطقهای، هرچند با هدف تقویت همکاریهای منطقهای و رفع نگرانیهای بینالمللی مطرح شده، چالشهای جدی برای برنامه هستهای ایران ایجاد میکند. این طرح، با محدود کردن همیشگی غنیسازی به سطح ۶۷/۳ درصد و افزایش نظارت بینالمللی، میتواند به عقبگرد از دستاوردهای علمی و فنی ایران و نفوذ خارجی در برنامهی بومی هستهای منجر شود. استقلال در غنیسازی و حفظ فناوری بومی بهعنوان ارکان اصلی برنامه هستهای ایران، غیرقابلمذاکره هستند. افزایش شفافیت فراتر از تعهدات ان.پی.تی، خطر افشای اطلاعات حساس و تضعیف امنیت ملی را به دنبال دارد. بنابراین، ایران باید با احتیاط و با تمرکز بر حفظ منافع ملی به پیشنهادهای اینچنین نگاه کند. برنامهی هستهای ایران به دلیل نقش راهبردیاش در آیندهی کشور، نباید تحت فشارهای خارجی محدود شود.
منابع
[1] گزارش اختصاصی امواجمدیا با عنوان «آیا کنسرسیوم هستهای میتواند شکاف بین ایران و آمریکا را پر کند؟» – ۱۳ می ۲۰۲۵ (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴)
https://amwaj.media/fa/article/can-a-regional-nuclear-consortium-bridge-iran-us-divide
[2] Online Enrichment Monitoring (OLEM)
[3] برای مطالعهی بیشتر در زمینهی اهمیت مسألهی شفافیت و نظارت بر برنامهی هستهای ایران مراجعه شود به گزارش «مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل» با عنوان «اهمیت راهبردی نظارت و شفافیت در برنامهی هستهای ایران برای آمریکا» – ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
اهمیت راهبردی نظارت و شفافیت در برنامهی هستهای ایران برای آمریکا