مقدمه
پس از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص ممنوعیت مذاکره با آمریکا، تکلیف دولت نسب به مذاکرات مشخص شده است. در واقع راهی که دولت باید در پیش بگیرد رویآوردن به اقتصادی حول طرحهای تحریمناپذیر با دیگر کشورهای همسو و دوست است.
با روی کار آمدن ترامپ و عریانشدن سیاست استعماری و تحمیلی آمریکا، مشخصا گزینه مذاکرات هم از رونق افتاده است؛ چون، مذاکرات با طرفی معقول است که اعتقاد به بده و بستان داشته باشد و تنها تفکر وی کسب یک طرفه امتیازات و باختن طرف مقابل نیست. در چنین شرایطی تکلیف کسانی که در تنور مذاکرات میدمیدند نیز مشخص شده و باید به فکر دیگری باشند. تنها افق پیش روی کشور، پیشبرد سیاستهای اقتصادی و سیاسی در جایی به جز زمین بازی و ساختارهای تحریمپذیر غربی است.
فرمانهای جدید ترامپ؛ نشان دادن چنگ و دندان
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، دو هفته پس از ورود به کاخ سفید اقدام به انتشار یک «یادداشت امنیت ملی» کرد که به نوعی اعلام رسمی بازگشت این کشور به سیاست تحریمهای حداکثری است. ترامپ در این یادداشت فرمانهایی در خصوص توقیف محمولههای غیرقانونی نفت، شناسایی داراییهای دولتی، صفر کردن میزان صادرات نفت، منزویسازی ایران را صادر کرده است. اتخاذ چنین تصمیمی نشان میدهد که وی تنها به دنبال به دشمنی و ضربه زدن به منافع ایران است.
چنین موضعی نشان میدهد تلاش برای برداشتهشدن تحریم از طریق مذاکره با آمریکا و غرب، اتلاف وقت است؛ چرا که مذاکره امری دو طرفه است و مذاکرات یک طرفه همان نتیجهای را دارد که پس از جنگ به طرف مغلوب وارد میشود. حال آن که ایران در موضع ضعف نیست و علیرغم تحریمهایی که برای فروپاشی اقتصاد ایران برنامهریزی شده بودن، اقتصاد ایران همچنان رشدی ملایم دارد.
فرمایشات رهبری؛ روشن کننده مسیر
مقام معظم رهبری سالهای پیش از این نیز، در خصوص مذاکرات با آمریکا و روشهای طرف غربی برای امتیاز ندادن و امتیاز گرفتن صحبت کردهاند. ایشان به کرات از تجربه مذاکرات با طرف غربی به خصوص آمریکاییها؛ از مذاکرات الجزایر تا برجام و بدعهدی آمریکاییها در ایفای تعهداتشان سخن گفتهاند. در نهایت ایشان در یکی از جدیدترین بیانات خود با اشاره به تجربیات گذشته، دولت را مذاکرات با آمریکا منع کردند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پس از منع مذاکرات با آمریکا، با نگاه به داخل برای حل مشکلات، فرمودند:
«ما البتّه مشکلاتی در داخل داریم؛ کسی منکر وجود مشکلات نیست. در معیشت مردم، مشکلات فراوانی هست و تقریباً اغلب قشرهای مردم ابتلائاتی دارند، مشکلاتی دارند؛ لکن آن چیزی که این مشکلات را برطرف میکند، عامل داخلی است. عامل داخلی عبارت است از همّت مسئولان متعهّد و همراهی ملّت متّحد… مسئولان مشغولاند، بحمدالله کارهایی دارند میکنند و بنده بسیار امیدوار هستم که همین دولت محترم بتواند مشکلات معیشتی مردم را لااقل کم کند و سختیها را برطرف کند.»
افقی که رهبر انقلاب پیش روی مسئولین قرار میدهد همان نگاه درونزا به حل مشکلات کشور است. در چنین افقی تلاش مسئولین باید در خروج از بندهای مشکلات از طریق حل مشکلات معیشت داخلی بدون گره زدن آن مشکلات به مذاکرات باشد.
مسیر پیش رو؛ طرحهای تحریمناپذیر در راستای اقتصادی مقاومتی
حال که کشور در شرایطی قرار دارد که مسیر مذاکرات بسته است، اجرای سیاستهای خوشبینانه بر پایه تکیه بر ساختارهای گزنده غربی را باید متوقف کرده و بر پایه واقعگرایی عمل کرد. تحریمهای وضع شده علیه ایران، زمانی مؤثر است که ایران در ساختارهای مالی و اقتصادی غربی اقدام به کار کند.
با این حال، طرحهایی وجود دارند که با پذیرش واقعیتی به نام «تحریم»، به گونهای طراحی شدهاند که خارج از چهارچوبهای نظارتی سیستمهای بازرسی مالی و اقتصادی غرب عمل میکند. این طرحها با تاسی از بندهای 10 و 12 اقتصاد مقاومتی به دنبال «شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه» و همچنین « توسعهی پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان»[1] است.
این گونه طرحها را میتوان گامهایی واقعی در جهت تحریمناپذیر کردن اقتصاد ایران محسوب کرد چرا که عملاً از نظام مالی غربی استفاده نمیکند و متوقف ساختن آن برای غرب سخت است. از جمله این طرحها میتوان به طرح تبدیل ایران به هاب غلات و کود به واسطه کریدور شمال – جنوب اشاره کرد.
طرح تبدیل شدن ایران به هاب غلات و کود؛ ابتکاری خارج از پازل تحریم
یکی از فرصتهای موجود برای دولت، استفاده از طرحهایی تجاری است که سایر کشورهای خارج از بلوک غرب را بر اساس منافع ملی و حیاتی خودشان در گیر کند. طرح تبدیل شدن ایران به هاب غلات و کود شیمیایی، با درک واقعیاتی نظیر تحریم، کالاهایی تحریمنشده نظیر غذا و نهادههای کشاورزی را به عنوان یک کالا برای تجارت بین یک کشور تحریم شده مانند روسیه و سایر کشورهای جهان مطرح میکند.
در این طرح ایران به عنوان هاب (مرکز مؤثره اصلی)، نقش ترانزیت، فراوری و محل ذخیرهسازی را بر عهده میگیرد و به یکی از اساسیترین نیازهای کشورهای همسایه یعنی امنیت غذایی پاسخ میدهد. این طرح در راستای کریدور شمال – جنوب محصولات مذکور را از شمال کریدور یعنی روسیه و کشورهای CIS به جنوب کریدور میرساند. همچنین ایران نیز در عوض ارسال غلات و کود شیمیایی از کشورهای ثالث محصولات مورد نیاز کشورهای CIS را به آنها میرساند.
تمامی این مسیر تجاری میتواند بین «ایران، روسیه و همسایگان ایران» و خارج از رصد سازمانهای تحریمگر بینالمللی صورت بگیرد. در این طرح میتوان یک شبکه حول تجارت غذا شکل داد تا پیوندهای اقتصادی کشورهای منطقه و حتی فرامنطقه با ایران بر اساس یک نیاز اساسی به نام امنیت غذایی شکل بگیرد. زمانی که نیازهای حیاتی سایر کشورها با اقتصاد ایران گره بخورد، تحریم و سنگاندازی در مسیر تأمین آن نیازهای و تجارت شکل گرفته حول آن سخت میشود.
در واقع استفاده از طرحهایی که در آن تحریم و باقی ماندن آن یک پیشفرض در نظر گرفته شود، میتواند اقتصاد ایران را از بحرانهای بن بست مذاکرات خارج کند. اقتصاد ایران با رسیدن به مسیرهای تنفس تحریمناپذیر میتواند به پویایی خود ادامه دهد. باید به یاد آورد که حرکت در مسیرهای تحریم شده گذشته را میتوان به ساختن خانه روی آب تشبیه کرد که هر لحظه سیل تصمیمات غربی مبنی بر فشار با تحریم، میتواند آن را فرو بریزد. بنابراین میبایست استفاده از مسیرهای تجاری جدید و تحریمناپذیر در دستور کار اقتصادی دولت قرار بگیرد.
منابع
[1] بندهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی