غرب آسیا، منطقه نبرد دو جبهه نظم‌ساز

بررسی و تحلیل تحولات منطقه پس از عملیات طوفان‌الاقصی
24 آذر 1404

خلاصه مدیریتی

بدون شک عملیات طوفان‌الاقصی، یکی از مهم‌ترین وقایع قرن حاضر است و  بررسی و تحلیل علل انجام این عملیات و سلسله حوادث پس از آن، از چند منظر حائز اهمیت است؛ که مهم‌ترین وجه، تحلیل وقایع از منظر تغییر نظم جهانی است. عملیات طوفان‌الاقصی و وقایع پس از آن، به لحاظ راهبردی اثرات متعددی داشت که پس از آن دیگر منطقه به حالت قبل باز نخواهد گشت. این امر به مختصات و چارچوب شکل‌گیری اتفاقات و همچنین مقطع زمانی مهم باز می‌گردد. اکنون جهان درحال گذار به سوی نظمی جدید و شاهد درگیری میان دوجبهه بر سر شکل‌دهی به آن است. منطقه‌ی غرب آسیا نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین مناطق ژئوپولتیک جهان، محل درگیری میان دو نظم است.

رژیم صهیونیستی نیز این موضوع را به خوبی درک کرده و اقدامات خود را در چارچوب تامین منافع خود در نظم جدید برنامه‌ریزی و اجرا می‌کند. «موسسه مطالعات امنیت ملی» (INSS) که مهم‌ترین مرکز سیاست‌پژوهی و تصمیم‌سازی اسرائیل است، در سند منتشر شده خود درباره توصیه‌های سیاستی امنیت ملی رژیم صهیونیستی، نبرد کنونی جهان را نبرد میان دوجبهه عنوان می‌کند. جبهه بازیگران خواهان حفظ نظم فعلی (جهان غرب) در مقابل باززیگران خواهان تغییر نظم.

تمام اقدامات رژیم صهیونیستی در یک دهه اخیر و به ویژه پس از طوفان‌الاقصی را می‌توان در راستای تغییر نظم تحلیل کرد. این رژیم با عنایت به این که نظم جهانی درحال تغییر است و باید در پنجره فرصت پیش‌رو جایگاه خود را در منطقه و جهان تثبیت کند، اهدافی را برای خود ترسیم کرده است. طبق تعریف صهیونیست‌ها، دشمن اصلی این رژیم، جمهوری اسلامی ایران است؛ به این دلیل که اصلی‌ترین بازیگر خواهان تغییر نظم جهانی در منطقه است که وارد هم‌افزایی با سایر بازیگران جهانی شده؛ همچنین اراده و توان مقابله و نابودی رژیم صهیونیستی را نیز دارد. لذا تا پیش از طوفان‌الاقصی، دو راهبرد توسط صهیونیست‌ها دنبال می‌شد؛ اقدام علیه ایران و گروه‌های مقاومت (در لایه سیاسی، امنیتی، اقتصادی و…) و همچنین جلوبردن پروژه عادی‌سازی با کشورهای منطقه که حاصل آن، انزوای ایران خواهد بود. اما عملیات طوفان‌الاقصی این راهبرد را برهم‌زد. از دستاوردهای راهبردی این عملیات و وقایع پس از آن می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  1. برهم‌زدن پروژه عادی‌سازی
  2. انزوای رژیم صهیونیستی
  3. شکست تئوری شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیستی
  4. تغییر نگاه قدرت‌های بزرگ، به ویژه چین به مناسبات قدرت در منطقه

همانطور که بیان شد، اتفاقات و وقایع منطقه غرب آسیا پس از طوفان‌الاقصی را باید در چارچوب تغییر نظم بررسی و تحلیل کرد. با عنایت به این موضوع، در مجموع می‌توان گفت جبهه مقاومت علیرغم آسیب‌های سختی به آن وارد شده، که برخی ترمیم ناپذیر است، اما در این نبرد پیروز میدان است. زیرا تمام برنامه‌ها و طراحی‌های رژیم صهیونیستی را برهم زد؛ به گونه‌ای که این رژیم به هیچکدام از اهداف اعلامی خود دست نیافت و در انزوای بی‌سابقه‌ای از 1948به بعد فرو رفت. همچنین محور مقاومت، توانست خود را به عنوان اصلی‌ترین بازیگر نظم‌ساز در یکی از مهم‌ترین مناطق ژئوپولتیک جهان تثبیت کند به طوری که سایر بازیگران نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند.اما نکته‌ای که باید همچنان به آن توجه داشت این است که جنگ همچنان ادامه دارد و دارای ابعاد گوناگونی است. لذا باید کاملاً مراقب طراحی دشمن بود و همزمان خود نیز به عنوان یک بازیگر فعال به ایفای نقش پردازیم.

برای مطالعه‌ی کامل گزارش بر روی تصویر زیر کلیک کنید: