مقدمه
در دنیای پرتلاطم سیاست بینالملل، جایی که قدرتهای بزرگ با ابزارهای نظامی، اقتصادی و رسانهای به دنبال تأثیرگذاری بر کشورهای دیگر هستند، ایران به عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقهی جنوب غرب آسیا، همواره با چالشهایی روبرو بوده که مورد سواستفادهی غرب برای تضعیف ثبات داخلی و خارجی کشور واقع شدهاند. این متن به بررسی برخی از این استراتژیها و پیامدهای آنها میپردازد، و زمینهای برای درک عمیقتر این پویاییها فراهم میکند.
تلاش دشمن برای همافزایی بحران آب و فشارهای خارجی
آمریکا و رژیم صهیونیستی با حملات نظامی به نقاط مختلف کشورمان اعم از مراکز غیرنظامی، تجاری، بیمارستانها وصداوسیما در جنگ دوازده روزه، چند هدف را به موازات هم دنبال کردند؛ دشمن در این برهه همزمان با ضربه به زیرساختهای فنی، سعی نمود فضای داخلی کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد[1] تا منجر به بروز ناآرامی و اغتشاش گردد[2]. لذا این اقدام در پس خود، با هدف بهرهبرداری از نارضایتیهای موجود مانند مشکلات اقتصادی و زیستمحیطی طراحی شده بود؛ به شکلی که متجاوزان آمریکایی و صهیونیستی امیدوار بودند که این حملات به اعتراضات داخلی دامن بزند و انسجام ملی ایران را تضعیف کند.[3]
همزمان، بحران کمبود آب از منظر غربیها به عنوان یک فاجعهی زیستمحیطی و در عین حال «ظرفیتی برای ایجاد ناآرامی در کشورمان» توصیف میشود؛[4] به گونهای که دشمنان از آن برای ناکارآمد نشان دادن حکومت استفاده میکنند.[5] اعتراضات محلی نسبت به بیآبی در استانهایی مثل گیلان، فرصتی برای رسانههای معاند فراهم کرده تا این پدیده را به عنوان نشانهای از ضعف داخلی ایران توصیف نمایند.[6] از این رو مشخص است که غربیها با استفاده از ظرفیتهای ایجاد ناآرامی امنیتی مانند کمآبی، به دنبال ضربه به وحدت داخلی و افزایش آسیبپذیری ایران در برابر فشارهای خارجی مانند جنگ و تحریمها هستند.
در این راستا، غربیها از طریق تریبونهای مختلف برای ضربه به کشورمان و آسیبپذیر نشان دادن آن در برابر هر گونه اعتراض تلاش میکنند؛ به طور مثال «سوزان ملونی» در مقالهای منتشر شده در مجلهی «فارین افیرز» صراحتاً بیان میکند در فضای بعد از جنگ تحمیلی 12 روزه «رهبران ایران به شدت نسبت به وقوع بیثباتی داخلی حساس هستند.»[7] او در این مقاله تلاش میکند تا جامعهی داخل ایران را مستعد ناآرامی و حکومت ایران را در حالتی شبیه به یک دولت پلیسی نشان دهد که به سختی در تلاش است تا کنترل خود را بر کشور حفظ نماید. با قرار دادن این رویکرد که بر خلاف واقع، تلاش میکند «ایران را مستعد نابسامانی نمایش دهد»، در کنار بحران آب، مشخص میگردد که غربیها سعی دارند از مسئلهی بیآبی، به عنوان ابزاری برای تحریک ناآرامیهای محلی استفاده نمایند.
در این قرائت بیان میگردد که ناآرامیهای داخلی به دلیل همزمانی با عواملی دیگر مثل گرمای طاقتفرسا، افزایش مهاجرت داخلی و قطعیهای برق، میتواند تشدید گردد و تاثیر مخربتری بر انسجام کشورمان بر جای گذارد. لذا دستگاه تبلیغاتی غرب با بزرگنمایی در مورد مسائل یاد شده، سعی دارد از طریق اقدامات رسانهای، این مسائل را به چالشهای سیاسی حول بحران بیآبی علیه انسجام داخلی کشورمان تبدیل کند و از آنها به عنوان کاتالیزوری برای افزایش تاثیرگذاری فشارهای خارجی بر جمهوری اسلامی ایران استفاده نماید.
منابع
[1] تارنمای شورای روابط خارجی، حمله اسرائیل به ایران میتواند خاورمیانه را تغییر دهد، 13 ژوئن 2025
https://www.cfr.org/article/israel–iran-strikes-change-middle-east
[2] تارنمای مجلهی فارین افیرز، مسیر درست برای تغییر رژیم در ایران، 20 ژوئن 2025
https://www.foreignaffairs.com/united-states/right-path-regime-change-iran
[3] روزنامهی دیلی میل، «عملیات فریب» مفصلی که توسط ترامپ و نتانیاهوی اسرائیلی برای سرنگونی رهبری ایران و فلج کردن برنامه هستهای این کشور طراحی شده است، 14 ژوئن 2025
[4] تارنمای فارین پالیسی، ایران در آستانه خشکی کامل، هفتم آگوست 2025
https://foreignpolicy.com/2025/08/07/iran-water-crisis-drought/
[5] تارنمای دویچه وله، بحران آب و برق در ایران؛ اعتراضات و راههای برونرفت، 31 مرداد 1404
[6] تارنمای ایران وایر، بحران آب در گیلان؛ سطل سطل آب جمع میکنیم، 19 مرداد 1404
[7] تارنمای مجله فارین افیرز، ناامیدی خطرناک ایران، ششم آگوست 2025
https://www.foreignaffairs.com/iran/irans-dangerous-desperation


