عقب‌نشینی سیاست‌های آمریکا در قبال مسئله‌ی هسته‌ای ایران از حمله به مذاکره

09 تیر 1404

مقدمه

پس از حمله‌ی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، روایت‌های رسمی درباره موفقیت آن با تردیدهای فزاینده مواجه شده است. این وضعیت بار دیگر موضوع مذاکره و غیرقابل اعتماد بودن طرف‌های غربی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در کانون توجه قرار داده است.

 ناکامی حمله‌ی نظامی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران

پس از سرخوشی اولیه ناشی از موفقیت ظاهری بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران توسط آمریکایی‌ها اکنون تردیدها نسبت به میزان واقعی خسارت وارده افزایش یافته است. شخص ترامپ که با تظاهر به اطمینان از نابودی برنامه هسته‌ای ایران، از غیرضروری بودن مذاکرات صحبت می‌کرد،[1] با موجی از گزارشاتی رو به رو شد که نشان می‌دهند «این برنامه تنها چند ماه به عقب رانده شده و مقادیر قابل توجهی از اورانیوم غنی‌شده و تجهیزات هسته‌ای، پیش از حمله‌ به ایران به مکان‌های نامعلوم منتقل شده باشد.[2]» شواهدی مثل اظهارات متناقض دولتمردان آمریکا نظیر گفته‌های «پیت هگزت» وزیر دفاع آمریکا که با وجود موفق خواندن حمله‌ی آمریکا، ارزیابی‌های موید ناکام بودن آن را رد نکرد[3]، گزارش‌ «آژانس اطلاعات دفاعی» مبنی بر خسارت جزئی و غیرجدی به تاسیسات هسته‌ای ایران[4] و تحلیل‌ مقامات نظامی آمریکا همچون «بی. کوپر» عضو دفتر ریاست فرماندهی مرکزی ارتش این کشور (سنتکام) که از «بقای قابلیت‌های هسته‌ای و نظامی ایران با وجود بمباران از سوی آمریکا حکایت دارد»[5] نشان می‌دهند که ادعای نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، نوعی عملیات روانی بوده است. این تردید راهبردی باعث شده است که آمریکا بلافاصله به‌دنبال راهی جایگزین برای مهار برنامه هسته‌ای ایران باشد؛ راهی که نه از مسیر عملیات نظامی، بلکه از مسیر مذاکراتی پیچیده و چندلایه عبور می‌کند. واقع‌گرایی آمریکایی‌ها در این مرحله، با هدف توقف برنامه هسته‌ای ایران از طریق توافقی الزام‌آور شکل گرفته است. لذا توصیه‌های تحلیلگران و صاحب‌نظران در آمریکا بعد از حمله‌ی نظامی این کشور، بر ضرورت از سرگیری مذاکرات هسته‌ای با ایران متمرکز شده است.[6]

باید توجه داشت که بین آمریکایی‌ها تردید و ابهام جدی در مورد نتایج حمله نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران وجود دارد. لذا سعی دارند با استفاده از دیپلماسی، کار ناتمام و مبهم عملیات نظامی خود را تکمیل نمایند. از این رو اگر قرار باشد مذاکراتی میان ایران و آمریکا در زمینه برنامه‌ی هسته‌ای شکل بگیرد، نباید سهل‌الوصول باشد. چرا که بر اساس تجربه‌های پیشین، هرگونه مسیر مذاکرات که بر مبنای اعتماد به طرف غربی طراحی شود، نه‌تنها دستاوردی برای ایران ندارد، بلکه ممکن است ابزاری برای نفوذ و فشار مضاعف در آینده باشد. ایران باید با لحاظ کردن تمامی عناصر قدرت ملی خود از جمله موفقیت‌های اخیر در جنگ با آمریکا و اسرائیل، ظرفیت‌های فنی و نظامی، موقعیت منطقه‌ای و توان تحمل آسیب‌های وارده، وارد گفتگوهای آتی گردد تا بتواند از موضع قدرتمند خود روی میز مذاکره دفاع کرده و در مقابل صرفاً در صورت دریافت تضمین‌های عینی و پایدار، مسیر دیپلماسی را طی نماید.

یک ضرورت مذاکراتی: ابهام حداکثری در برابر آژانس

در این میان، نقش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز نباید از نظر دور بماند. رفتارهای سیاسی و گزینشی آژانس برای افزایش فشارها بر ایران، اتخاذ مواضع جانبدارانه همراستا با خواسته‌های غرب و هماهنگی آن با رژیم صهیونیستی در پیشبرد پروژه‌های فضاسازی علیه کشورمان،[7] نشان می‌دهد که نباید از غیرقابل اعتماد بودن این نهاد چشم‌پوشی کرد. لذا با توجه به سابقه عملکرد آژانس، بایست تا جای ممکن «ابهام راهبردی در تعامل با این نهاد بین‌المللی حفظ شود.» چرا که هرگونه شفاف‌سازی کامل در برابر آن، در مراحل اولیه‌ی اجرای هر توافق، کاملاً نادرست و خطرناک خواهد بود. شفافیت یک‌طرفه بدون تضمین بی‌طرفی آژانس، چیزی جز افشای دارایی‌های راهبردی ایران برای دشمنان نخواهد بود.

از این رو، بازرسی‌های آژانس نباید نقطه آغاز هیچ توافقی تلقی شوند، بلکه باید به‌عنوان یکی از آخرین مراحل اجرایی توافقات احتمالی، آن هم پس از دریافت کامل امتیازات و تضمین‌ها، مورد بررسی قرار گیرند. تجربه‌های گذشته ثابت کرده است که بازرسان آژانس در بسیاری از موارد، فراتر از مأموریت‌های فنی خود عمل کرده و عملاً به ابزارهای اطلاعاتی غرب بدل شده‌اند. بنابراین، حفظ سطح مشخصی از ابهام و محدودسازی نظارت‌های فنی، بخشی ضروری از سیاست بازدارنده ایران در قبال نهادهایی است که عملاً کارکردهای سیاسی و امنیتی یافته‌اند.

جمع‌بندی

ناکامی عملیات نظامی آمریکا علیه برنامه هسته‌ای ایران، این کشور را به سمت بازگشت به مسیر مذاکره سوق داده، اما تجربه‌های پیشین اثبات کرده‌اند که هرگونه توافق بدون دریافت تضمین‌های پایدار، نه‌تنها بی‌ثمر بلکه خطرناک است. از سوی دیگر، عملکرد جانبدارانه‌ی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز ایجاب می‌کند که ایران در تعامل با این نهاد، حداکثر سطح از ابهام راهبردی را حفظ کرده و بازرسی‌های آژانس را نه به‌عنوان پیش‌شرط، بلکه به‌مثابه مرحله نهایی پس از دریافت امتیازات واقعی تلقی کند.

منابع

[1] تارنمای رسمی کاخ سفید در یوتیوب، پرزیدنت ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد، 25 ژوئن 2025

https://www.youtube.com/watch?v=VSWSiFwK1o8

[2] تارنمای تحلیلی اکونومیست، رویای فریبنده پیروزی سریع در ایران، 25 ژوئن 2025

https://www.economist.com/middle-east-and-africa/2025/06/25/the-alluring-fantasy-of-a-quick-win-in-iran

[3] تارنمای تحلیلی پولیتیکو، هگزت از حملات به ایران دفاع کرد و رسانه‌ها را به دلیل افشای اطلاعات مورد انتقاد قرار داد، 26 ژوئن 2025

https://www.politico.com/news/2025/06/26/hegseth-iran-press-briefing-intel-leak-00425780

[4] تارنمای تحلیلی پولیتیکو، جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان معتقدند که حملات به ایران یک پیروزی دیپلماتیک بود، چه «نابودی» باشد چه نباشد، 27 ژوئن 2025

https://www.politico.com/news/2025/06/27/iran-briefing-house-republicans-00429666

[5] تارنمای تحلیلی دیفنس نیوز، سنتکام هشدار داد: ایران حتی پس از حملات هوایی همچنان تهدید امنیتی است، 24 ژوئن 2025

https://www.defensenews.com/news/pentagon-congress/2025/06/24/iran-remains-security-threat-even-after-airstrikes-centcom-warns/

[6] تارنمای موسسه واشنگتن، بازگشت به میز مذاکره؟ توصیه‌هایی برای مذاکره با ایران، 28 ژوئن 2025

https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/back-table-recommendations-negotiations-iran

[7] خبرگزاری مشرق نیوز، ارتباط نزدیک رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی با رژیم صهیونیستی به روایت اسناد +عکس، 22 خرداد 1404

mshrgh.ir/1722816