مقدمه
رژیم صهیونیستی طی بیش از یکسال هجوم نظامی به نوار غزه، بیش از 46 هزار نفر از ساکنین نوار غزه را به شهادت رسانده و 100 هزار نفر دیگر نیز را نیز مجروح نمود. تخطی پرتکرار رژیم صهیونیستی از قواعد حقوق بینالملل و دیگر قواعد عرفی مرتبط با جنگ، نه تنها منجر به مجازات این رژیم توسط محافل بینالمللی و دولتهای مدعی پایبندی به قواعد حقوق بینالملل نشده است، بلکه همچنان حمایت از رویکرد جنایت آمیز رژیم صهیونیستی در نوار غزه نیز تداوم یافته است. با تداوم نقض قواعد حقوق بینالملل توسط رژیم صهیونیستی، دولت آفریقای جنوبی اقدام به اعادهی دادرسی در دیوان بینالمللی دادگستری نمود که ذیل آن اقدامات رژیم صهیونیستی را ناقض قواعد حقوقی بینالملل و تعهدات حقوقی این رژیم عنوان کرد.
اقدام فوق آفریقای جنوبی در عرصهی بینالملل مورد استقبال قرار گرفت و دهها کشور و چندین سازمان بینالمللی از این اقدام دولت آفریقای جنوبی حمایت به عمل آوردند. دیوان بینالمللی دادگستری در تاریخ 26 ژانویه 2024 با خودداری از صدور حکم قطعی، نظری مبنی بر احتمال نقض کنوانسیون نسلکشی از جانب رژیم صهیونیستی در نوار غزه صادر نمود و این رژیم و تمامی طرفهای دخیل را به اتخاذ تمامی تدابیر برای جلوگیری از وقوع این امر فراخواند[1]. هرچند که دیوان بینالمللی دادگستری مستقیما رژیم صهیونیستی را از تداوم بخشیدن به جنگ در غزه منع ننمود و حکمی قطعی علیه این رژیم صادر نکرد اما صرف ِ نظر دیوان بینالمللی دادگستری حول امکان وقوع نسلکشی در نتیجهی اقدامات رژیم صهیونیستی در نوار غزه، میتواند دارای عواقب حقوقی سهمگینی برای این رژیم باشد.
همچنین در 19 جولای 2024 نیز دیوان بینالمللی دادگستری نظر خود را حول اشغالگری رژیم صهیونیستی منتشر نمود که بنابر آن رژیم صهیونیستی در غزه، کرانهی باختری و بیت المقدس اقدام به اشغالگری می نماید[2]. با مطرح نمودن احتمال وقوع نسلکشی در غزه از سوی دیوان بینالمللی دادگستری، عواقب حقوقی این امر صرفا گریبانگیر این رژیم نخواهند شد و دیگر بازیگران دولتی و غیردولتی خارجیای که در وقوع این امر مستقیما و غیرمستقیما دخیل میباشند نیز مشمول عواقب حقوقی وقوع نسلکشی در نوار غزه و دیگر اشکال نقض حقوق بینالملل خواهند شد.
مشارکت در اشغالگری
در 19 جولای 2024 دیوان عالی دادگستری بین المللی رای مشورتی صادر نمود که بنابر آن حضور رژیم صهیونیستی در غزه، کرانه باختری و بیتالمقدس به مثابه اشغالگری در نظر گرفته میشود و تمامی طرفها را موظف به عدم مشارکت در تداوم بخشی و بسط این اشغالگری نموده است. از موارد مورد تاکید در این رای صادره از جانب بینالمللی دادگستری، نقش تعاملات اقتصادی در حمایت از این رویکرد اشغالگرانه رژیم صهیونیستی میباشد که بنابر آن از تمامی طرف ها خواسته شده است که از هرگونه معامله تجاری یا اقتصادی ای که سبب حمایت از اشغالگری رژیم صهیونیستی میشود پرهیز نمایند. ذیل این رای دیوان بینالمللی دادگستری عنوان شده است که «دولتها باید خودداری کنند از انجام هرنوع معامله ی اقتصادی یا تجاری ای با اسرائیل که مرتبط است با مناطق فلسطینی اشغال شده زیرا این امر ممکن است حضور غیرقانونی (اسرائیل) در این مناطق شود».
همچنین دولت ها موظفند تا اقدام به وضع تحریمهایی هدفمند بر شرکتها و افرادی نمایند است که اقدام به حمایت از اشغالگری رژیم صهیونیستی می کنند. دولتها باید قوانین داخلی را اصلاح کرده و روابط تجاری خود با رژیم صهیونیستی را به گونهای مدیریت کنند که به تقویت اشغالگری منجر نشود. انجام این موارد سبب خواهد شد تا هم موضع حقوق بشری دولتها تقویت گردد و هم دولتها با عواقب قضایی برای حمایت از اشغالگری مواجه نشوند. شرکتها نیز باید از مشارکت در پروژههایی که به تقویت اشغالگری منجر میشوند، خودداری کنند. این شامل پایان دادن به سرمایهگذاریها در پروژههای انرژی، زیرساخت، و فناوریهایی است که به شهرکهای غیرقانونی یا عملیات نظامی رژیم صهیونیستی کمک میکنند. شرکتها باید ارزیابی دقیقی از زنجیره تأمین خود داشته باشند و اطمینان حاصل کنند که فعالیتهای آنها با اصول حقوق بشر و قوانین بینالمللی همخوانی دارد. همچنین قابل ذکر است که مناطقی که توسط رای دیوان بینالمللی دادگستری به عنوان مناطق اشغالی تعریف شدهاند نیز به ساختار توزیع انرژی رژیم صهیونیستی متصل هستند و نفت یا ذغال سنگ صادر شده به رژیم صهیونیستی به صورت فرآوری شده در قالب برق، بنزین و دیگر انرژی های مصرفی در این مناطق توزیع می شوند.
به دلیل پیوستگی ساختار توزیع انرژی رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی، رهگیری مقصد این سوخت صادره به رژیم صهیونیستی به جهت ممانعت از ارسال آن به مناطق مدنظر وجود ندارد و هرگونه صادرات سوخت به رژیم صهیونیستی به مثابه ی حمایت از اشغالگری این رژیم و نقض قواعد حقوق بین الملل می باشد.
مشارکت در نسلکشی
بنابر مادهی 3 (e) کنوانسیون نسلکشی، تمامی دولتها موظف به عدم مشارکت در وقوع نسلکشی هستند. همچنین در مادهی 4 کنسوانسیون نسلکشی نیز ذکر شده است که تمامی افراد حقیقی و حقوقی نیز موظف به عدم مشارکت در نسلکشی میباشند و در صورت عدم تمکین، مورد پیگرد قضایی قرار خواهند گرفت. امر مشارکت در نسلکشی، ذیل رای دیوان بینالمللی دادگستری به عنوان «تهیه نمودن ملزومات وقوع یا تسهیل نسلکشی» تعریف شده است.
بنابر موارد فوقالذکر، تمامی دولتها و بازیگران حقیقی و حقوقی که در نسلکشی مشارکت میکنند متحمل عواقب حقوقی این امر نیز خواهند شد. چنانچه که در آرای دیوان بینالمللی دادگستری ذکر شده است، مشارکت در نسلکشی تنها زمانی قابل اطلاق میباشد که میان حمایت یا کمک دولت یا بازیگر حقیقی و حقوقی مدنظر مستقیما با وقوع یا تسهیل نسلکشی دارای ارتباط باشد. در نتیجه ی این امر، در صورت اثبات وقوع نسلکشی در نوار غزه از سوی مجامع قضایی بینالمللی، دولتها و واحدهای حقیقی و حقوقی که از اقدامات این رژیم حمایت مینمایند، به دلیل مشارکت در نسلکشی و نقض کنوانسیون نسلکشی تحت پیگرد قضایی قرار خواهند گرفت.
ذیل رای دیوان بینالمللی داوری در پروندهی بوسنی علیه صربستان ذکر شده است که علاوه بر اینکه دولتها موظف به عدم هرگونه مشارکت در نسلکشی هستند، همچنین دولتها در صورت مشخص گشتن وقوع یا احتمال وقوع نسلکشی، موظف هستند تا با اتخاذ اقدامات لازمه به مقابله با این امر بپردازند[3]. با توجه به نظر دیوان عالی دادگستری، احتمال وقوع نسلکشی از سوی این مرجع تایید گشته است و به متعاقب آن دولتها موظف هستند تا با ابزارها و امکانات خود از وقوع یا تداوم نسلکشی در غزه ممانعت به عمل آورند.
مشارکت کشورهای اسلامی در نسلکشی غزه
علاوه بر تامین تسلیحات رژیم صهیونیستی، همچنین تامین سوخت رژیم صهیونیستی با اطلاع به کاربرد نظامی آن نیز اقدامی در جهت مشارکت در وقوع نسلکشی به شمار میرود. دولتهای اسلامی چون آذربایجان، قزاقستان، ترکیه، مصر و اردن و همچنین شرکتهایی چون Socar، Petromal و Mazrui International که در تامین سوخت رژیم صهیونیستی مشارکت دارند، با توجه به اطلاع از کاربرد سوخت وارداتی رژیم صهیونیستی بر وقوع نسلکشی در نوار غزه، به دلیل مشارکت در نسلکشی یا تسهیل وقوع نسلکشی میتوانند توسط مجامع قضایی بینالمللی مورد تعقیب قرار گیرند. . نفت، اصلیترین منبع انرژی مصرفی در سبد انرزی داخلی رژیم صهیونیستی است که به دلیل عدم وجود ذخایر نفتی قابل استخراج، رژیم صهیونیستی در تامین نفت مصرفی خود تماما وابسته به طرفهای خارجی میباشد.
بخش عمدهی نفت وارداتی رژیم صهیونیستی از سوی دولتهای مستقر در کشورهای مسلمان آذربایجان و قزاقستان تامین میگردد که بنابر گزارشات موجود، این دولتها بهطور تقریبی نیمی از نفت وارداتی رژیمصهیونیستی را تامین میکنند. طریقهی وقوع این امر چنین میباشد که پس از استخراج نفت از میادین نفتی آذربایجان و قزاقستان، نفت استخراج شده توسط خط لولهی باکو-تفلیس-جیحان به پایانهی دریایی جیحان در ترکیه منتقل شده و از این نقطه توسط شناورهای حامل سوخت به مقصد پایانههای اشکلون، حیفا یا ایلات روانه میشود. نفت وارد شده به اراضی اشغالی در پالایشگاههای شرکت BAZAN واقع در حیفا مورد فرآوری قرار میگیرند و در ادامه توسط شرکت Delek به ارتش رژیم صهیونیستی تحویل داده شده و توسط ارتش این رژیم مورد استفاده قرار میگیرد.
چه باید کرد؟
دولتهای حامی فلسطین و بهطور خاص جمهوری اسلامی ایران میتوانند برای تحمیل هزینه به رژیمصهیونیستی و صعب نمودن تکرار جنایات این رژیم در نوار غزه، از ابزار حقوقی در عرصه بینالملل بهرهگیری نمایند. برای حصول این امر نیز لزومی به اقدام مستقیم علیه رژیمصهیونیستی نیست زیرا چنانچه که طی سالهای گذشته اثبات گشته است این رژیم اعتنایی به قواعد حقوقی بینالملل ندارد. میتوان با توجه به دو اصل ذکر شده در خصوص مشارکت در اشغالگری و مشارکت در نسلکشی شرکای این رژیم را در عرصهی بینالملل مورد پیگیری قضایی قرار داد. شرکای اقتصادی رژیمصهیونیستی و بهطور خاص دولتهای مستقر در کشورهای مسلمان به دلیل عضویت در مجامع حقوقی بینالمللی تاثیرپذیری بیشتری در این حوزه دارند. همچنین با اقامهی دعوا علیه این دولتهای مسلمان میتوان آنها را همردیف رژیمصهیونیستی در انجام اشغالگری و نسلکشی علیه مردم مسلمان غزه قرار داد که این امر سبب ایجاد فشار داخلی از سوی مردم این کشورها علیه دولتهایشان خواهد شد و همچنین به تصویر عمومی این کشورها در جهان اسلام نیز آسیب وارد خواهد گشت. به سبب موارد فوق، تداوم همکاری با رژیمصهیونیستی برای این کشورهای مسلمان امری پرهزینه خواهد بود که متعاقبا یا این همکاری قطع خواهد گشت یا حفظ آن متحمل هزینه گزافی شده و توسعه آن نیز صعب خواهد شد. در نتیجه قطع همکاری یا عدم توسعه همکاری کشورهای اسلامی با رژیمصهیونیستی ، این رژیم دچار انزوا شده و فرآیند زوال آن تسریع خواهد شد.
جمعبندی
بنابر احکام دیوان بین المللی دادگستری و دیگر قواعد حقوق بینالملل، تمامی دولتها، شرکتها و افراد موظفند تا از وقوع مواردی چون نسلکشی و اشغالگری حمایت به عمل نیاورند و حتی از آن ممانعت نیز نمایند. دیوان بین المللی دادگستری طی سال گذشته آرایی صادر نمود که بنابر آن اشغالگری رژیم صهیونیستی تایید گشته و همچنین احتمال نیز داده شده است که این رژیم در نوار غزه در حال نسل کشی است. به سبب این امر در صورت حمایت مستقیم یا غیرمستقیم دولت ها، شرکت ها و افراد در اشغالگری یا نسلکشی رژیم صهیونیستی این واحدها با عواقب قضایی مواجه خواهند شد. علاوه بر آن همهی طرف ها نیز ملزم هستند تا از تمامی توان خود را در راستای ممانعت از اشغالگری و نسل کشی رژیم صهیونیستی بهره بکارگیری نمایند.
منابع
[1] نظر دیوان بینالمللی دادگستری حول احتمال وقوع نسلکشی در نوار غزه
https://www.icj-cij.org/sites/default/files/case-related/192/192-20240126-ord-01-00-en.pdf
[2] رای مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری در ارتباط با اشغالگری رژیم صهیونیستی
[3] پروندهی بوسنی علیه صربستان در دیوان بین المللی دادگستری
https://www.icj-cij.org/sites/default/files/case-related/91/091-20070226-JUD-01-00-EN.pdf