مقدمه
7 اکتبر 2023 روزی مهم و تأثیرگذار در منطقه غربآسیا بود، و اثرات بسیاری بر معادلات منطقهای گذاشت. تحولات پیشآمده و نتایج پساز آن، یک واقعیت مهم را بار دیگر بر همگان آشکار کرد. این واقعیت مهم و اساسی اثبات قدرت تعیینکنندگی و اثرگذاری محور مقاومت بر معادلات منطقه غرب آسیا است. حقیقتی که تلاشها برای انکار و حتی تغییر آن تاکنون نتیجهای نداشته است.
تعیینکننده بودن محور مقاومت برای قدرتهای بزرگ که در نقطه مقابل این جریان قرار دارند نیز بسیار مهم شده است. به همین دلیل آمریکا برای پایان دادن به بحرانهای پس از طوفانالاقصی وادار به رویارویی مستقیم با بازوهای مقاومت در یمن، عراق و سوریه شده است. ازسوی دیگر قدرتهای نوظهور و تحولخواه نظام بینالملل با نگاهی متفاوت از گذشته به محور مقاومت و اقداماتش مینگرند. در سالهای اخیر چین به مانند گذشته از سازمان آزادیبخش فلسطین حمایت نمیکرد، از مبارزات فلسطینیان بهعنوان تقابل علیه امپریالیسم غربی یاد نمیکرد، و روابط حسنهای با تلآویو داشت. اما پساز وقایع 7 اکتبر چین از محکوم کردن عملیات طوفانالاقصی خودداری کرده و حملات اسرائیل به غزه را مجازات دستهجمعی غیرنظامیان فلسطینی خواند. همچنین با جلوگیری از ارسال کشتیهای غول کشتیرانی خود یعنی COSCO به اسرائیل، و عدم تلاش و مداخله برای جلوگیری از حملات انصارالله یمن، رویکردی متفاوت از آنچه پیشبینی میشد را اتخاذ کرد.[1]
همچنین روسیه که از زمان بحران سوریه سابقه همکاری با محور مقاومت را داشته، از محکوم کردن حماس خودداری کرد و از حملات اسرائیل به غزه انتقاد کرده است. البته وزیر خارجه روسیه در ماه اکتبر از یک هیئت حماس در مسکو استقبال کرد که خشم تلآویو را برانگیخت. بهنحوی که لیور حیات، سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در حساب توئیتر خود، مدعی شد که اسرائیل دعوت مقامهای ارشد حماس به مسکو را به عنوان یک اقدام ناپسند میبیند که حمایت از تروریسم است و خشونتهای حماس را مشروعیت میبخشد. وی در این پیام افزود که اسرائیل از روسیه میخواهد تا فورا سران حماس را اخراج کند.[2]
این جهتگیریها نشاندهنده آن است که قدرتهای نوظهور و تحولخواه جهانی بهویژه چین، به این نتیجه رسیدهاند که عملکرد فعلی محور مقاومت در منطقه و کنشهایش علیه رژیمصهیونیستی بهسود آنان است.
مزیتهای محور مقاومت برای قدرتهای نوظهور
مزیت اول مقاومت ضدآمریکایی و ضدهژمونی بودن آن است. محور مقاومت که ریشههای آن از انقلاباسلامی ایران نشأت میگیرد، همانند سرچشمهی فکری خود یعنی جمهوری اسلامی ایران، همواره بر علیه نظم آمریکایی در منطقه عمل کرده و سعی در برهمزدن آن داشته است. اقدامات مقاومت و تنگ کردن عرصه بر اسرائیل که مهمترین رکن و اولویت ایالاتمتحده در منطقه است، درکنار ضرباتی که خود آمریکا در عراق، سوریه و یمن از مقاومت دریافت کرده، نشان میدهد که محور مقاومت ضدآمریکاییترین رویکرد را در سالهای اخیر داشته است. سخنگوی پنتاگون اعلام کرد در مجموع 140حمله (57 در عراق و 83 در سوریه) علیه نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه از 7 اکتبر 2023 اعلام انجام شده است. این آمار درکنار حملات مداوم علیه نیروهای آمریکایی در منطقه، به خوبی گویای ضرباتی است که محور مقاومت درراستای اهداف ضدآمریکاییاش به این کشور و اهدافش وارد کرده است.[3]
مزیت دوم پیوند مستحکم بین امنیت در منطقه و حضور محور مقاومت در آن است. مقصود قدرت امنیتسازی مقاومت است که میتواند بهواسطه آن معادلات را درمنطقه تغییر دهد. کمی قبل از 7 اکتبر غرب آسیا آماده اتفاقات مهم دیگری بود. از کریدور IMEC رونمایی شد، زمزمههای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل بهگوش میرسید و این بهمعنای تکمیل ابتکار صلح ابراهیم و شکلگیری یک سازوکار جدید توسط آمریکا برای منطقه بود. اما واکنش مقاومت به خوبی ثابت کرد که برقراری امنیت درسطح منطقه تنها ازطریق محور مقاومت صورت میگیرد. امری که پیشتر هم ثابت شده بود.
مزیت سوم مقاومت نیز نقشآفرینی در نظمنوین منطقه براساس عوامل هویتی است. محور مقاومت از سری عوامل همگرا و هویتبخش که عمدتا تحتتأثیر انقلاباسلامی ایران هستند بهره میبرد. این عوامل ریشه در هویتهای مذهبی، قومی، فرهنگی، جغرافیایی، و سیاسی منطقه دارند. هرچند از دل همین عناصر هویتساز عوامل واگرا نیز تولید میشوند، اما گفتمان مقاومت ظرفیت بسیار قویای برای ایجاد اتحاد و یکپارچگی در دل منطقه را دارد. این مزیتهای مقاومت نشان میدهد در دوران پساز نظم آمریکایی، محور مقاومت است که نقش اصلی و تعیینکننده را در معادلات غربآسیا ایفا میکند و قدرتهای نوظهور برای تحقق اهدافشان در منطقه، راهی جز همکاری با مقاومت ندارند.
چین در غرب آسیا
جمهوریخلق چین در سالهای اخیر و بهویژه پساز آغاز ابتکار کمربند و جاده، حضوری پررنگ در منطقه غرب آسیا داشته است. این حضور در دوسطح اقتصادی و توسعه راهبردی صورت گرفته است. مرز بسیار باریکی بین این دوشکل از حضور و بازیگری پکن وجود دارد. چرا که مطابق سند دفاع ملی چین درسال 2019، اهداف راهبردی تعیین شده کشور حفاظت از منافع برونمرزی و توسعه لجستیکی خارجی هستند. این اهداف ازطریق همکاریهای تجاری و اقتصادی، و افزایش سرمایهگذاریها محقق خواهند شد، که علاوهبر محاسن اقتصادی، نفوذ امنیتی و نظامی را نیز بهدنبال خواهد داشت.[4]
سال 2022 حجم تجارت چینیها درمنطقه 369 میلیارد دلار بود. و پیشبینی میشود این عدد درسال 2024 به پانصد میلیارد دلار نیز برسد. در برخی کشورها سرمایهگذاریهای صورت گرفته بیشاز آنکه جنبه راهبردی داشته باشد، جنبه اقتصادی دارد. سطح اقتصادی شامل کشورهایی مانند قطر، عمان، و حتی امارات بهعنوان دومین شریک بزرگ چین درمنطقه میشود. هرچند در امارات و عمان تحرکاتی برای حضور راهبردی، یعنی تأسیس پایگاه نظامی صورت گرفته، اما همچنان نوع تعامل چین با این کشورها ازجنس توسعه اقتصادی است.[5]
چین در دو کشور منطقه با نگاهی راهبردی روابط خود را شکل داده است. مشخصا جمهوریاسلامی ایران یک کشور غنی و با یک ژئوپلتیک خاص، موقعیتی منحصربهفردی در معادلات منطقه دارد. ولی ویژگی مهم ایران که برای چینیها جذاب است، تسلط امنیتی بر منطقه است. ایران که در مرکزیت محور مقاومت قرار دارد، نبض امنیت منطقه را بهدست گرفته است. این کشور ازگذشته آمریکا و نظم مطلوبش را در منطقه به چالش کشیده و امروز قدرت تأثیرگذاری آن بر همگان آشکار شده است. علیرغم انعقاد مشارکت راهبردی 25ساله ایران و چین، به علل مختلفی ازجمله تحریمها علیه ایران، روابط دو کشور ماحصل چشمگیری (به جز نفت) در حوزه اقتصادی و تبادلات تجاری نداشته است. بهنحوی که حجم تجارت دوجانبه کشور درسال 2022 از 16 میلیارد دلار عبور نمیکرد.[6]
دومین کشور در نگاه راهبردی چین عربستانسعودی است. عربستان بزرگترین شریک چین در منطقه محسوب میشود. درکنار همکاریهای عظیم اقتصادی، ریاض برای سرمایهگذاری در کلان پروژه BRI اعلام آمادگی کرده و در تکمیل این ابتکار سرمایهگذاریهایی در چین و ازبکستان نیز انجام داده است. همچنین جایگاه سنتی عربستان در جهان عرب و تسلط آن بر بازارنفت مزیتهای بیشتری در نگاه چینیها ایجاد میکند. سعودیها نیز که از خروج آمریکا از منطقه واهمه داشته و برای طرحهای بلندپروازانه خود شریک توانمندی را نیاز دارند، روابط مستحکمی با پکن ایجاد کردهاند.[7]
با نگاه به شرایط فوق میتوان به این نتیجه رسید که چین برای دستیابی به اهداف راهبردی خود در منطقه به ایران و عربستان نیاز دارد. میانجیگری بین این دو کشور را باید درهمین راستا ارزیابی کرد. اما بهطور قطع امنیت منطقه بدون ایران و متحدانش تأمین نخواهد شد و چینیها از این حقیقت به خوبی آگاه هستند.
عملکرد محور مقاومت و منافع سایر تحولخواهان
عملکرد محور مقاومت درمنطقه تاکنون به سود چین، سایر قدرتهای نوظهور و تمام مخالفان هژمون آمریکایی بوده است. چرا که تقابل دائمی بازوهای مقاومت در منطقه با آمریکا و متحدانش، منجر به تضعیف نظم آمریکایی منطقه شده است. حاصل این امر، خروج تدریجی آمریکا از منطقه، کاهش توان اثرگذاری آن و سرانجام رویگردانی کشورهای منطقه از آمریکا و حرکت بهسمت قدرتهای دیگری بهویژه چین بوده است.
علاوهبر آن، مقاومت همواره مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده و چه بسا اگر مقوله مقاومت نبود، نقشه جغرافیایی اسرائیل به مراتب بزرگتر از وضعیت فعلی آن میشد. ضربات پیدرپی مقاومت که در 7 اکتبر 2023 به اوج خود رسید، موجب تضعیف اسرائیل بهعنوان نماد و سنگر اصلی آمریکا و غرب در منطقه شد.
عملکرد مقاومت طی سالیان گذشته کاملا به سود چین و سایر تحولخواهان بوده است. مقاومت با تحت فشار قراردادن آمریکا و اسرائیل در منطقه، موجب تسریع افول نظم گذشته و حرکت بهسمت نظم جدید در منطقه و حتی جهان بوده است. چرا که اولین بار درمنطقه غرب آسیا و بهدست محور مقاومت بود که هژمون قدرتمند آمریکایی طعم تلخ شکست را چشید. به همین سبب درحال حاضر عملکرد محور مقاومت در منطقه بیشاز هرزمانی بهسود چین و دیگر تحولخواهان است.
دیگر به حضور آمریکا نیازی نیست
عملکرد مقاومت فقط به نفع چین تمام نشده است. روسیه که درگذشته از حملات آمریکا به عراق و افغانستان حمایت کرده و خواستار عضویت در ناتو بود، بهواسطه همکاری با محور مقاومت توانست بار دیگر در منطقه حضور یافته و نقشآفرینی کند. بیشک اگر همکاری مقاومت با روسیه در بحران سوریه نبود، این کشور جایگاهی در معادلات منطقه نداشت.
دیگر قدرتهای نوظهور مانند هند نیز اکنون در موقعیت مناسبی قرار دارند. چرا که بهواسطه خروج آمریکا و کاهش توان آن در منطقه فرصت دارند تا از زیرسایه آن خارج شده، و امکان بازیگری مستقل داشته باشند. مهمتر از همه، کشورهای منطقه که اکنون به لطف عملکرد مقاومت فرصت این را دارند تا روابطشان در منطقه را بهدست خودشان تنظیم کنند. این اقدامات حتی باعث شده کشورهایی مانند عربستان و امارات نیز نظم فعلی منطقه را در مواردی حتی محدود به چالش بکشند. هیچکس انتظار نداشت عربستانسعودی که تا چندی پیش گاو شیرده آمریکا خطاب میشد، دربرابر خواسته آمریکا مقاومت کرده، و به نفع روسیه تولید نفت را کاهش دهد.[8] امارات نیز که مطیع اوامر واشنگتن بود، بهرغم مخالفت صریح آمریکا اجازه ساخت پایگاه نظامی را به چین بدهد.[9] شاید اگر موشکهای یمنی در پالایشگاه آرامکو فرود نمیآمدند، این درک صحیح از واقعیت حاکم بر منطقه برای کشورها حاصل نمیشد. این درک صحیح منجر به کاهش تنشهای کشورهای عربی با ایران یعنی مرکز محور مقاومت شد و این بدان معناست که همگان میدانند که امنیت و ثبات در غرب آسیا از راهی بهجز ایران و دوستانش در محور مقاومت محقق نمیشود.
همکاری با محور مقاومت
ایالاتمتحده که با خروج از منطقه غرب آسیا خود را برای مهار چین آماده میکرد، پساز وقایع 7 اکتبر بار دیگر مجبور به حضور جدی در منطقه شد تا ثابت کند بقای رژیمصهیونیستی تا چه اندازه برایش اهمیت دارد. اما این بازگشت از جنس ماندن نبود و اگر هم چنین میبود و هدف ماندن داشتند بیشک ناکام میماندند. زیرا آمریکا دیگر قدرت تحمیل اراده خود، و نظم و الگوی مطلوب خود را به منطقه ندارد. آنها در همین مدت اخیر بارها ازسوی بازوهای مقاومت در عراق، سوریه، و یمن آزار دیدند و نتوانستند پاسخ مناسبی به آنان بدهند و البته با گذشت پنج ماه از شروع بحران غزه، از انجام اقدامات موثر برای بازگشت صلح و ثبات نیز عاجز ماندند. اگر این موضوع بهخوبی درک شود، دیگر نباید برای برقراری امنیت آدرس را اشتباهی رفت.
با این وجود آمریکا قصد دارد در این حضور مجدد تمام تلاشش را برای حفظ چارچوبهایی که پیشتر طراحی کرده بود انجام دهد. ابتکار IMEC و پیمان صلح ابراهیم آخرین تلاشهای واشنگتن برای تنظیم روابط در غربآسیا به شکل مطلوب خود است. آنان سعی خواهند کرد با بهرهگیری از الگوی پیوند کشورهای منطقه و اسرائیل و نظارت بر آن، نبض منطقه را همچنان دردست داشته باشند.
اما چیزی که این دستورالعمل آمریکایی را ناقص میکند جای خالی ایران و مقاومت است. اتفاقات 7 اکتبر بار دیگر اثبات کرد نمیتوان بدون درنظر گرفتن بازیگران اصلی امنیتساز منطقه، برای آن نسخه تجویز کرد. به عبارت سادهتر، برای حفظ ثبات و تأمین منافع خود در منطقه باید با محور مقاومت و جمهوریاسلامی ایران همکاری جدی بکنند.
اکنون فرصت بینظیری برای قدرتهای تحولخواه و بهطور ویژه چین است تا با حمایت از ایران و مقاومت بتوانند به اهداف خود در منطقه دست پیدا کنند. چینیها که یکبار توانستند نقش میانجی را بین ایران و عربستانسعودی ایفا کنند، اینبار هم میتوانند مشوق کشورهای منطقه باشند تا گفتوگوهای امنیتی را با ایران آغاز کنند. اگر حاصل این گفتوگوهای امنیتی منطقهمحور یک سازوکار درون منطقهای با محوریت جمهوریاسلامی باشد، یقینا تمام کشورهای ذینفع از آرامش و ثبات حاصلشده بهره خواهند برد.
چین ثابت کرده که فعلا قصد حضور سخت و مداخله در امور کشورها را به سبک آمریکایی ندارد و توسعه روابط برمبنای اقتصاد اولویت کنونی آنان است. درصورتی که چین بخواهد به مرتفع شدن مشکلات اقتصادی ایران و همراهانش در محور مقاومت (که پاشنه آشیل جمهوریاسلامی و مقاومت است) کمک کند، بیشک پاسخی که دریافت میکند ثبات و امنیت لازم برای پیشبرد اهداف راهبردیاش خواهد بود.
منابع ____________________________________________________________________________________________________
[1] سایت خبری CTECH اسرائیل: رئیس بندر اشدود گفت بندر حیفا که توسط چین اداره می شود باید در طول جنگ به دلیل “روابط با ایران و روسیه” بسته شود – 1 بهمن 1402 (21 ژانویه 2024)
https://www.calcalistech.com/ctechnews/article/yj60mlg6a
[2] خبرگزاری تسنیم: خشم رژیم صهیونیستی از روسیه به سبب دعوت از رهبران حماس – 4 آبان 1402
[3] گروه بحران: مقاله التنف سوریه – 16 بهمن 1402 (5 فوریه 2024)
https://www.crisisgroup.org/trigger-list/iran-usisrael-trigger-list/flashpoints/al-tanf-syria
[4] گزارش خبرگزاری دولتی چین : سند دفاع ملی چین در عصر جدید- 2مرداد 1398(24جولای 2019)
https://english.www.gov.cn/archive/whitepaper/201907/24/content_WS5d3941ddc6d08408f502283d.html
[5] سرویس تحقیقات کنگره (CRS): چین در خاورمیانه و شمال آفریقا – 14 مرداد 1402 (4 آگوست 2023)
https://crsreports.congress.gov/product/pdf/IF/IF12469
[6] معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه: بررسی مبادلات تجاری چین و ایران در سال 2022 بر اساس آمار گمرک چین – 15 فروردین 1402
https://economic.mfa.ir/portal/newsview/715409
[7] موسسه بین المللی دانشگاه فودان : همسویی ابتکار کمربند و جاده چین با چشم انداز 2030 عربستان سعودی
https://www.worldscientific.com/doi/pdf/10.1142/S2377740018500203
[8] خبرگزاری فارس: بایدن: اقدام عربستان در همکاری با روسیه عواقبی برای ریاض خواهد داشت – 20 مهر 1401 (12 اکتبر 2022)
[9] واشنگتن پست: بر اساس اطلاعات فاش شده، ساخت و ساز در سایت نظامی مشکوک چین در امارات از سر گرفته شد – 7 اردیبهشت 1402 (26 آوریل 2023)
https://www.washingtonpost.com/national-security/2023/04/26/chinese-military-base-uae/