مقدمه
شورای آتلانتیک در تاریخ هشتم اکتبر2024، در تارنمای رسمی خود (www.atlanticcouncil.org) صرف نظر از پیروزی دموکراتها یا جمهوریخواهان در انتخابات آمریکا، به بررسی ابعادی از سیاستخارجی دولت بعدی این کشور در قبال ایران میپردازد.[1] در ادامه نکات مهم این گزارش بیان میگردد:
- فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران و گروههای نیابتی مسلح آن (که به نام محور مقاومت شناخته میشوند) منافع حیاتی آمریکا را در جنوب غرب آسیا و فراتر از آن به خطر انداخته است. تهدیدات ناشی از این فعالیتها، به امنیت و ثبات متحدان آمریکا، جریان آزاد انرژی و تجارت دریایی و جلوگیری از هستهای شدن ایران مربوط میشود. نحوه برخورد آمریکا با ایران یکی از چالشهای اصلی سیاست خارجی واشنگتن در سالهای آینده باقی خواهد ماند. این گزارش با هدف ارائه یک برنامه استراتژیک جامع تهیه شده است که بتواند رهبری قوه مجریه آمریکا، اعضای کنگره، ارتش، دیپلماتها و دیگر افراد مؤثر در شکلدهی سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران را برای چهار سال آینده هدایت کند(با نگاهی به تحولات بینالمللی طی دو دهه آینده).
- ایران مانند اتحاد جماهیر شوروی، یک رژیم عمیقاً ایدئولوژیک است که به احتمال زیاد دیدگاه بنیادین خود نسبت به جهان را تغییر نخواهد داد. بنابراین، برخورد با ایران نیازمند یک استراتژی بلندمدت و دوحزبی است که بتواند از دولتهای مختلف عبور کند و طی آن آمریکا، تلاشهای ایران را برای بیرون راندن آمریکا از جنوب غرب آسیا، تسلط بر منطقه و نابودی رژیم صهیونیستی خنثی کند. برای دستیابی به این اهداف، آمریکا باید با متحدان و شرکای خود در جنوب غرب آسیا، اروپا و آسیا همکاری نزدیک داشته باشد تا از اقدامات خصمانه ایران جلوگیری کند.
- اهداف استراتژیک آمریکا باید شامل کاهش نفوذ ایران در منطقه از طریق تقویت دولتهای ضعیف و مقابله با حمایت نظامی و مالی ایران از شبهنظامیان نیابتی، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و در صورت امکان، حمایت از اپوزوسیون ایران برای به دست گرفتن مسیر آینده کشورشان باشد، بدون اینکه از اقدام نظامی برای تغییر رژیم استفاده شود.
- بازدارندگی در برابر تهدید ایران و گروههای نیابتی آن نیازمند رویکردی چندوجهی است که شامل موارد زیر است:
- حفظ حضور نظامی مناسب در منطقه و آمادگی برای واکنش با قدرت متناسب به حملات علیه منافع آمریکا و متحدان آن.
- همکاری با متحدان برای تقویت امنیت منطقهای.
- همکاری با شرکا برای کاهش درگیریها و بیثباتیهایی که ایران از آنها بهرهبرداری میکند.
- گسترش همکاریهای امنیتی به حوزههای فراتر از امنیت دفاعی سنتی.
برای بازدارندگی در برابر تهدید نظامی ایران و نیروی نیابتی آن، آمریکا باید به هر حملهای به نیروها و منافع خود در منطقه به طور متناسب پاسخ دهد. همچنین، باید در انتخاب اهداف مناسب برای بازسازی بازدارندگی دقت کند تا از تشدید تنش و آسیب به غیرنظامیان جلوگیری شود.
- آمریکا همچنین باید همکاری امنیتی مؤثرتری میان کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر و اردن از طریق ایجاد معماری امنیت منطقهای بر اساس قابلیتهای دفاع هوایی و موشکی یکپارچه(IAMD) شکل دهد. پیمان ابراهیم که روابط چندین کشور عربی با رژیم صهیونیستی را عادیسازی کرده است، مبنایی برای مشارکت آشکار رژیم صهیونیستی در این شبکه فراهم میآورد.
- گسترش همکاریهای امنیتی به حوزههای غیرنظامی نظیر ایمنی عمومی، محیط زیست، شرایط اضطراری پزشکی و مدیریت بلایا میتواند نگرانیهای کشورهای حوزه خلیج فارس درباره انتقامجویی ایران را کاهش دهد و اختلافات میان این کشورها را کمتر کند.
- کاهش توان ایران در حمایت از نیروهای نیابتی و کاهش نفوذ منطقهای آنها مستلزم یک استراتژی سهجانبه است:
- افزایش فشار اقتصادی علیه اقدامات بیثباتکننده منطقهای ایران.
- برجستهسازی اثرات مخرب سیاستهای تهران بر منطقه.
- همکاری با شرکای منطقهای و بینالمللی برای کاهش ضعف دولتهای منطقه و بیثباتی که ایران و شبکه آن از آن سوءاستفاده میکنند.
- آمریکا باید فشار اقتصادی بر کشورهایی که با واردات نفت و فرآوردههای نفتی ایران، تحریمها را دور میزنند، افزایش دهد. این اقدام میتواند از کسب میلیاردها دلار درآمد نفتی برای رژیم ایران، بهویژه از صادرات به چین، جلوگیری کند. برای تحقق این هدف، کنگره باید منابع بیشتری به وزارت خزانهداری و دیگر نهادهای مسئول نظارت و اجرای تحریمها اختصاص دهد. همچنین دیپلماتها باید از متحدان آمریکا بخواهند که موارد دور زدن تحریمهای ایران را در حوزه قضایی خود بررسی کنند. اجرای شدیدتر تحریمها احتمالاً شرایط سختی را برای برخی از ایرانیان ایجاد خواهد کرد. برای تشویق ایران به همکاری، آمریکا باید آماده باشد تا در ازای تغییرات کیفی در تأمین مالی و تسلیحاتی نیروهای نیابتی ایران، برخی از تحریمها را رفع نماید.
- دیپلماسی عمومی جدید، تعاملات دیپلماتیک و برنامههای کمکرسانی آمریکا، به صورت منطقهای و دوجانبه، برای مقابله با تأثیرات مخرب توسعه شبهنظامیان نیابتی ایران بر کشورهایی نظیر لبنان، عراق، یمن و سوریه ضروری است. مقامات آمریکایی باید به طور منظم تأکید کنند که خشونت این نیروهای نیابتی و وابستگی آنها به ایران چگونه سیاست داخلی کشورهای محل استقرار این گروهها را مختل کرده، فساد را تشدید نموده و توانایی دولتها را در حفاظت از مردم خود، تأمین امنیت مرزها و ارائه خدمات تضعیف میکند.
- مقابله با نقش ایران و نیروهای نیابتی آن در منطقه – شامل یمن، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین – مستلزم همکاری نزدیکتر آمریکا با متحدان منطقهای و بینالمللی خود است. این همکاری باید شامل دستیابی به راهحلهای دیپلماتیک برای مناقشات طولانیمدت، مشارکت نظامی برای جلوگیری از گسترش درگیریها و مقابله با ضعف دولتها و بیثباتیهایی باشد که ایران و شرکایش برای گسترش نفوذ خود از آنها بهره میبرند.
- آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای باید نکات زیر را در قاببندی سیاست خارجی خود مد نظر قرار دهد:
- پیشرفتهای ایران در برنامه هستهای و رد تلاشها برای مذاکره بر سر توافقی جدید، نیازمند استراتژی جدید و قدرتمند آمریکا برای جلوگیری از هستهای شدن ایران است. آمریکا باید یک کمپین چندجانبه از فشار اقتصادی، سیاسی و نظامی راهاندازی کند تا جدیت خود را برای جلوگیری از عبور ایران از آستانه دستیابی به سلاح هستهای نشان دهد.
- هدف باید ترغیب تهران به شرکت در مذاکرات جدید و جدی باشد و محدودیتهایی بر برنامه هستهای آن اعمال کند، به گونهای که ایران حداقل چند ماه از توانایی تولید سلاح فاصله داشته باشد. همزمان باید به نفوذ مخرب منطقهای و تواناییهای تسلیحات متعارف ایران نیز پرداخته شود.
- اگرچه پرداختن همزمان به تمام این مسائل چالشبرانگیز است، رویکرد مستقل به هر یک از این موضوعات خطرناک است. همانطور که در دوره پس از توافق هستهای مشاهده شد، این رویکرد میتواند به ایران اجازه دهد تا تلاشهای خود در زمینه تسلیحات متعارف و فعالیتهای بیثباتکننده منطقهای را پیش ببرد، بدون آنکه اهرم کافی برای متقاعد کردن تهران به مهار رفتار مخربش وجود داشته باشد.
- آمریکا باید سیاستی اعلامی را حفظ کند که بهصراحت از سوی رئیسجمهور بیان شود و بر این نکته تأکید کند که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد و در صورت ناکامی تمامی اقدامات دیگر، از نیروی نظامی برای جلوگیری از این اتفاق استفاده خواهد کرد. برای حمایت از این سیاست:
- آمریکا باید از تأکید بر اینکه به دنبال درگیری با ایران نیست خودداری کند.
- اعلام کند که هر سال تمرینهای مشترکی با رژیم صهیونیستی، مانند مانور
« Juniper Oak» برگزار خواهد کرد.
- در چرخه بودجه بندی در سالیان آینده، برای تسریع در تحقیقات و توسعه سختافزارهای نظامی نسل بعدی که قادر به نابودی برنامه هستهای ایران باشد، منابع مالی جداگانهای را ترتیب دهد.
- فشار اقتصادی و سیاسی، به تنهایی ایران را به میز مذاکره بازنمیگرداند. رهبران ایران باید اطمینان حاصل کنند که توقف برنامهی هستهای و محدود کردن نفوذ منطقهای این کشور منجر به دریافت مشوقهایی خواهد شد که وابسته به تغییرات سیاستی دولتهای آمریکا نیست. بنابراین، سیاست آمریکا نسبت به ایران باید دوحزبی باشد.
- آمریکا باید یک تلاش بینالمللی گسترده را سازماندهی کند تا از طریق مجامع بینالمللی و همچنین بهصورت مستقیم، بر ایران و مقامات ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر شهروندان، رفتار مخرب در جنوب غرب آسیا و بیاعتنایی به قوانین بینالمللی فشار وارد کند. وزارت خارجه آمریکا باید در یک تلاش متمرکز، به رهبری مشترک دفاتر نماینده ویژه برای امور ایران و امور چندجانبه و هستهای، یک تیم تخصصی کوچک تشکیل دهد تا با همکاری متحدان بینالمللی، اقدامات زیر را اجرا کند:
- تلاش برای اخراج ایران از نهادهای سازمان ملل که دلیل وجودی آنها را ایران بهطور مداوم نقض میکند.
- اجرای تلاشهای چندجانبه برای هدف قرار دادن مقامات ایران و خانوادههای آنها که از فساد بهره میبرند یا در نقض حقوق بشر دست دارند.
- افشای فساد و نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران بهگونهای که برای مردم ایران بهوضوح آشکار شود.
- حتی در حالی که تلاش برای سازماندهی فشار گسترده بر ایران از طریق هدف قرار دادن سیاستهای مخرب ایران ادامه دارد (شامل کاهش سطح نمایندگی دیپلماتیک)، آمریکا باید با درخواستها برای انزوای کامل دیپلماتیک ایران، مانند بستن سفارتها در تهران، مخالفت کند. چنین رویکردی نتیجه معکوس خواهد داشت.
- آمریکا باید با متحدان خود در اروپا و سایر مناطق همکاری کند تا مجموعهای مشترک از مجازاتهای دیپلماتیک و اقتصادی را تدوین کند که بهصورت خودکار در صورت گروگانگیری جدید توسط ایران اعمال شوند. به دلیل اینکه طرحهای ترور علیه مقامات فعلی یا پیشین آمریکا تهدیدی مستقیم برای حاکمیت این کشور محسوب میشود، و برای افزایش بازدارندگی، آمریکا باید سیاستی دائمی برای پاسخ نظامی مستقیم به ایران در صورت موفقیتآمیز بودن یا حتی نزدیک شدن به موفقیت چنین طرحهایی در نظر بگیرد.
- در راستای حمایت دیرینه آمریکا از مردمانی که در سراسر جهان در جستجوی آزادی هستند – و با توجه به وجود مستمر اپوزیسیون ایرانی که جنبش “زن، زندگی، آزادی”، اعتراضات اقتصادی و دیگر اعتراضات را ایجاد کردهاند – آمریکا باید تلاشهای خود را برای ارائه ابزارها و فرصتهایی به مردم ایران (اپوزوسیون) افزایش دهد تا آنها بتوانند آینده سیاسی کشورشان را تعیین کنند. با این حال، سیاست آمریکا و متحدانش باید بهصورت علنی از تلاش برای تغییر حکومت ایران از طریق مداخله نظامی خارجی اجتناب کند. بیانیههای صریح در حمایت از تغییر حکومت ممکن است ایران را به اتخاذ رفتارهای تهاجمیتر در منطقه، پیشرفت در برنامه هستهای خود و سرکوب شدید داخلی ترغیب کند. رویکرد آمریکا باید بر سیاستهای آهسته، پایدار و هدفمند متمرکز باشد که بتوانند برای دههها ادامه پیدا کنند. به همین دلیل، این سیاستها باید دوحزبی باشند تا در تغییرات قدرت سیاسی دوام داشته باشند، با اذعان به اینکه ممکن است تأثیر یا موفقیت فوری نداشته باشند و تلاشهای شدیدتر ممکن است دستیابی به اهداف مورد نظر آمریکا را دشوارتر کند. ابتکارات آمریکا در این راستا باید شامل موارد زیر باشد:
- افزایش بودجه برای ابزارهای آموزشی.
- دسترسی بیشتر مردم ایران به رسانهها و صداهای مستقل.
- بودجه بیشتر برای شفافسازی در مورد فساد دولت ایران.
- ابزارهایی برای بهبود دسترسی به اینترنت.
- اخبار و محتواهای خبری بیشتر به زبان فارسی.
- کنگره باید نقش رهبری در کمک به ایجاد رویکرد دوحزبی در سیاست ایران ایفا کند. یک مدل مناسب میتواند کمیته منتخب مجلس نمایندگان آمریکا در مورد رقابت استراتژیک بین آمریکا و حزب کمونیست چین باشد که چارچوبی جامع برای هدایت سیاست در قبال چین ایجاد کرده است. رویکرد جایگزین میتواند تشکیل کمیته منتخب مشترک مجلس نمایندگان و سنا یا یک کمیسیون مشابه باشد، مشابه پیشنهادی که توسط برخی از اعضای سنا درباره چین ارائه شده است. این کمیسیون میتواند شامل اعضای مجلس نمایندگان، سنا، نمایندگانی از قوه مجریه و همچنین بخش خصوصی باشد.
منابع
[1] تارنمای «atlanticcouncil.org»، آینده استراتژی ایالات متحده در قبال ایران: نقشه راه دو حزبی برای دولت بعدی، هشتم اکتبر 2024
https://www.atlanticcouncil.org/wp-content/uploads/2024/10/The-future-of-US-strategy-toward-Iran.pdf