مذاکره در وقت بد؛ تیزکننده تیغ تحریم
هفدهم فروردین 1400
مقدمه
با وقوع فتنه ۸۸، فرصتی در اختیار غرب قرار گرفت تا بتواند علیه جمهوری اسلامی ایران اجماع سازی جهانی کرده و تحریمهای اثرگذارتری را وضع کند. این تحریمها باعث افزایش و بیثباتی نرخ ارز در داخل ایران و افزایش قیمت برخی کالاها در این کشور شد.
به دلیل وقایع اتفاق افتاده در آن سالها، دوگانهی مقاومت و سازش به وجود آمده و کاندیداهای ریاست جمهوری سال ۹۲ سعی در بهتر استفاده کردن از این موضوع به منظور کسب رای بودند. در نهایت مسئول تیم مذاکره کننده در جریان مذاکرات سال ۸۲ توانست با شعار مذاکره با آمریکا و رفع تحریمها پیروز انتخابات شود.
با پیروزی او بحث مذاکرهی ایران با کشورهای غربی به طور جد دنبال و محمدجواد ظریف، وزیرامورخارجه رهبری تیم مذاکره کننده را بر عهده گرفت. پس از دو سال مذاکرات فشردهی ایران و ۱+۵، در نهایت در تاریخ ۲۳ تیر ۹۴ طرفین به توافق رسیده و سند برنامهی راهبردی جامع اقدام مشترک موسوم به برجام به دست آمد.
نکتهای که در آن سالها از طریق رسانهها پمپاژ میشد، نبود راه حلی جایگزین برای مذاکره بود که عموما از سمت دولتیها مطرح شد. اما با بررسی سخنان باراک اوباما و جان کری، رییس جمهور و وزیرامورخارجه وقت آمریکا تردیدی در بحث فوق به وجود میآید. باراک اوباما در یک مصاحبهای در مورد تاثیرگذاری تحریمها اظهار کرد:
«اگر این توافق را نمیکردیم، ایران را در صندلی راننده مینشاندیم. فکر میکنم در آن صورت تحریمها فرو میریخت و نتیجهای عاید ما نمیشد. از این رو ایران به بخشی از آن ۵۶ میلیارد دلار میرسید و اقتصادش به هرحال به سمت بهبودی میرفت.»
در همین راستا، جان کری، وزیرامور خارجه سابق آمریکا در اظهاراتی در همان سالها بیان کرد:
«متحدانمان ما را بیش از در تحریمهای ایران همراهی نمیکردند اگر از آنها بخواهیم بیش از این فداکاری کنند و منافع تجاری و بانکهای خود را قربانی مخالفت آمریکا کنند.»
تکرار تاریخ
با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، این شخص تقریبا یکسال بعد از ریاست جمهوری خود یعنی در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۷ (۸ می ۲۰۱۸) از برجام خارج و سیاستی تحت عنوان فشارحداکثری را علیه ایران در پیش گرفت.
ترامپ تحت این سیاست به دلیل اعمال تحریمهای بیهدف و استفادهی بیش از حد از این سلاح باعث شدن تا همان مشکلی که برای ساختار تحریمها در سال ۹۲ به وجود بیاید، امروز نیز دچارش شود.
به بیان کارشناسان غربی، تحریم به عنوان سلاح قرن ۲۱ آمریکا محسوب شده و ابزاری است تا به وسیله آن بتوانند کشورهای مخالف خود را تحت فشار قرار دهند؛ بنابراین میتوان بیان کرد که این سلاح برای آمریکا از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بیاثر شدن آن ضربهای شدید به منافع ملی آنها وارد خواهد کرد.
آمریکا به دنبال احیای تحریمها، نه برجام
با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بحث بازگشت این کشور به برجام بیش از پیش قوت گرفت. غربیها در گفتههای خود صحبت از بازگشت آمریکا به برجام میکردند، اما در عمل نه تنها آمریکا به برجام بازنگشت بلکه تحریمهای جدیدی را نیز اعمال کرد.
مقامات و کارشناسان امروز آمریکا شرایط وخیم تحریم و میزان کم اثرگذاری آن را در مقابل ایران درک کرده و سعی در ترمیم آن دارند. بدیهی است که ترمیم چنین ساختاری زمان برده و آنها برای خرید زمان دوباره دست به دامن مذاکره شدهاند.
همچنین آمریکا به منظور درگیر کردن دولت بعدی ایران در تله مذاکرات نیاز دارد تا قبل از تغییر دولت، مذاکرات را شروع کند؛ بدین صورت که در صورت عدم تمایل دولت بعدی به مذاکرات شروع شده در دولت قبلی، از این موضوع برای اجماع سازی علیه ایران استفاده کنند.
به نظر میرسد نیاز ایالات متحده به این ارتباط بین تهران و واشنگتن به حدی است که حتی به تعیین نقشه راه در نحوه بازگشت دوطرف به برجام نیز راضی بوده و انجام اقدامات را به بعد موکول میکنند.
در همین راستا، اخیراً رابرت مالی، رئیس میز ایران در وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه با بی. بی. سی گفت:
«مهم این است که دوطرف بتوانند بایکدیگر مستقیم و دور یک میز صحبت کنند. اگر ایران نمیتواند این کار را انجام دهد، میتوان این کار را از طریق شخص ثالث انجام داد.»
همچنین تریتا پارسی، عضو ارشد شورای ملی ایرانیان آمریکا موسوم به نایاک در اظهاراتی بیان کرد:
«بهترین کار این است که یک نقشه راه سریع تهیه کنید که هر دو طرف را به پیروی کامل برساند، حتی اگر مراحل به سادگی تصمیم گیری لازم برای انجام کارها در هفتههای آینده باشد. مراحل واقعی ممکن است بعداً انجام شود، اما تصمیم لازم برای اتخاذ آنها در حال حاضر گرفته خواهد شد.»
آمریکا برای نشستن پشت میز مشترک با ایران به منظور اهداف بیان شده، تحرکات خود را شروع کرده و در آخرین اقدام میتوان به مطرح شدن حضور این کشور در نشست کمیسیون برجام به رهبری رابرت مالی اشاره کرد.
جلسه کمیسیون مشترک برجام در تاریخ جمعه سیزدهم فروردین ۱۴۰۰ به میزبانی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و بهصورت مجازی برگزار شد. این جلسه در سطح معاونان وزیر و با حضور نمایندگانی از ایران، اتحادیهی اروپا و کشورهای فرانسه، آلمان، انگلیس، روسیه، چین و با هدف احیای برجام برگزار شد.
در بیانیه پایانی این نشست آمده:
«طرفها توافق کردند که این جلسه کمیسیون مشترک را هفته آینده در وین از سر بگیرند تا اقدامات اجرایی مربوط به برداشتن تحریمها و هستهای (اقدامات هستهای ایران) را ازجمله با تشکیل جلسات گروههای کارشناسی مربوطه، بهوضوح مشخص کنند.»
با توجه به متن خبر منتشرشده از سوی اتحادیهی اروپا و اظهارات افرادی، چون علیاکبر صالحی و تطبیق آن با پیشنهادات ارائهشده از سوی افرادی، چون علی واعظ کارشناس ایران در گروه بینالمللی بحران نشان میدهد که برگزاری جلسه در سطح گروههای کارشناسی، اسم رمز طراحیشده توسط اندیشکدههای مستقر در واشینگتن (بهخصوص گروه بحران) برای باز کردن تدریجی پای آمریکا به مذاکرات است.
مذاکره در وقت بد یعنی بقای برجام
مذاکره ایران با آمریکا به هرشکلی اعم از گفتوگوهای غیرمستقیم، گفتوگو در قالب گروههای کارشناسی، بازگشت گامبهگام به برجام، قبل از رفع تحریمها و راستیآزمایی، در مرحلهی اول خلاف سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران است که توسط مقام معظم رهبری بیان شد.
در مرحله بعدی نیز مذاکره باعث خرید زمان برای احیای ساختار تحریمی توسط آمریکا و همچنین پرشدن سلاح این کشور به منظور حرکت به سمت مذاکرات موشکی و منطقهای است.
بیان این نکته حائز اهمیت است که شرایط ایران با سالهای گذشته متفاوت است. برنامههای موشکی و دفاعی این کشور در چند سال گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته و ایران در منطقه با اقدامات خود مانند نقش موثر در از بین بردن گروه تروریستی داعش توانسته است نفوذ خوبی در بین دولتها و ملتهای منطقه کسب کند. همچنان که اقتصاد ایران نیز در این سالها به نوعی در مقابل تحریمها مقاوم شده و کارشناسان غربی ادعای بهبود شرایط اقتصادی ایران را مطرح کردهاند.
در همین راستا، اسفندیار باتمانقلیچ، ستون نویس روزنامهی بلومبرگ و موسس سایت بورس و بازار بیان کرد:
«براساس دادههای جدید PMI، برای اولین بار در ۲.۵ سال گذشته، کارخانههای ایران شاهد افزایش موجودی مواد اولیه (خط قرمز) خود بودهاند. با افزایش مصرف داخلی و صادرات، این بخش در حال رشد است.»
همچنین در تایید این موضوع میتوان به سخنان رئیس کل بانک مرکزی در ۲۲ اسفند ۱۳۹۹ نیز اشاره کرد. عبدالناصر همتی در یادداشتی بیان کرد:
«بر اساس گزارش اداره حسابهای اقتصادی بانک مرکزی رشد اقتصادی کشور، که از فصل دوم سال جاری مثبت شده بود، در سه ماهه سوم سال نیز مثبت بوده است. رشد ۳.۹+ درصد با نفت و ۲.۹+ درصد بدون نفت در سه ماهه سوم سال ثبت شده است. بنابراین، اقتصاد در دو فصل متوالی دوم و سوم سال ۱۳۹۹ رشد مثبت داشت.»
کوتاه آمدن جمهوری اسلامی ایران در مقابل آمریکا و نشستن پشت میز مذاکره قبل از انجام شروطی که رهبری اعلام کردند علاوه بر اعلام پذیرش ایالات متحده به عنوان عضوی از برجام و نشانه رضایت ایران نسبت به وضعیت کنونی، باعث ایجاد تحلیل در کشورهایی مانند روسیه و چین به منظور تمایل ایران به همکاری بیشتر با غرب میشود.
با توجه به موارد بیان شده، واضح است که شرایط ایران نسبت به سالهای قبل در مقابل آمریکا و تحریمهای این کشور بهتر شده است. عدم قبول مذاکره با آمریکا و اقداماتی که سبب خنثیسازی تحریمها میشود مانند سند همکاری ۲۵ ساله با چین، میتواند ایران را به یکی از مقاصد سرمایهگذاری خارجی تبدیل کرده و باعث خنثیسازی تحریمهای آمریکا میشود.