مقدمه
در شرایطی که تحولات سیاسی و اقتصادی جهان با شتابی بیسابقه جریان دارد، مسئلهی تحریم و سازوکارهای مرتبط با آن اهمیت ویژهای یافته است. در این میان، مکانیزم ماشه و پیامدهای تمدید آن، یکی از موضوعات حساس و تعیینکننده در سیاست خارجی ایران است که تبعات گستردهای بر اقتصاد و دیپلماسی کشور دارد. این یادداشت، نگاهی تحلیلی به وضعیتی است که آیندهی تعاملات ایران با قدرتهای جهانی را رقم میزند.
از مذاکره بیحاصل تا جنگ: پیامدهای تمدید ماشه
اقدام سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان برای فعالسازی مکانیزم ماشه از طریق شورای امنیت و اعادهی تحریمهای هستهای و تسلیحاتی علیه کشورمان،[1] از بقای نگاه آمیخته به دشمنی این کشورها نسبت به ایران حکایت دارد. چرا که نشانهای آشکار از عدم صداقت در دیپلماسی و تلاش برای وادار کردن ایران به پذیرش خواستههای غیرمنطقی آنان است. در این شرایط، تمدید مکانیزم ماشه، بهعنوان ابزاری در دست غرب و بهویژه سه کشور اروپایی(E3) نهتنها راهحلی برای رفع تحریمها نیست، بلکه کشور را در چرخهای معیوب از تعلیق، تضعیف و تهدید دائمی به جنگ نگه میدارد. این سازوکار که در توافق برجام گنجانده شده، از ابتدا نشاندهندهی سوءنیت غرب در قبال کشورمان و قصد آنها برای حفظ سلطه و تضعیف ایران بوده است. تمدید آن، برخلاف ادعاهای دیپلماتیک مبنی بر ایجاد فضای مذاکره، صرفاً ابزاری برای تحمیل امتیازات یکطرفه و نابرابر است که اقتصاد ایران را در بلاتکلیفی و عدمقطعیت فرو میبرد. این وضعیت، با ایجاد فضای روانی منفی، مانع از تصمیمگیریهای کلان اقتصادی، جذب سرمایهگذاری و سیاستگذاری منسجم میشود و عملاً کشور را در معرض باجخواهی و آسیبپذیری مداوم قرار میدهد.
آمریکا و اروپا با تمدید مکانیزم ماشه، بهدنبال حفظ اهرم فشار چندجانبه در شورای امنیت هستند تا ایران را در یک موضع ضعف دائمی نگه دارند. این رویکرد نهتنها نشانهای از عدم صداقت در مذاکرات است، بلکه تلاشی برای وادار کردن ایران به تسلیم در برابر خواستههای غیرمنطقی غربیهاست. تجربهی یک دههی گذشته نشان داده که تحریمهای ثانویهی آمریکا، که بخش عمده فشار اقتصادی علیه کشورمان را تشکیل میدهند، تأثیرات بهمراتب بیشتری نسبت به تحریمهای شورای امنیت دارند که البته کشورمان تا حد زیادی در خنثیسازی آثار آن موفق بوده است. با این حال، تمدید مکانیزم ماشه بهعنوان یک شمشیر داموکلس، با ایجاد هراس روانی[2] و فعال کردن جریانهای غربگرا در داخل، بهدنبال برهم زدن ثبات بازارهای داخلی مانند ارز و طلا و شرطیسازی اقتصاد کشور به این اهرم فشار غربی (مکانیزم تمدیدشده) است؛ امری که در دراز مدت، بهجای حل مشکلات، به تشدید ناکارآمدی اقتصادی و فشار بر معیشت مردم منجر میشود.
پذیرش تمدید مکانیزم ماشه، به معنای پذیرش ضمنی وضعیت جنگی و تهدید دائمی است که کشور را در دور باطلی از ترسپردازیهای پیاپی، مذاکرات بیحاصل، امتیازدهی نابرابر و تضعیف داخلی نگه میدارد. آن هم در شرایطی که با نزدیک شدن به موعد اتمام هر تمدید، حساسیت و تاثیرپذیری روانی ناشی از این تحریمها، بیشتر خواهد شد. این رویکرد، نهتنها به خنثیسازی تحریمها کمکی نمیکند، بلکه با ایجاد فضای ابهام، فرصتهای توسعه داخلی و تعامل سازنده با جهان (بهویژه کشورهای همسو مثل چین، روسیه و همسایگان) را محدود میسازد. یعنی ایران را مشغول به یک مسئلهی فرعی نگه نمیدارد تا از متمرکز ساختن قدرت و ثروت کشور برای حل مسائل اصلی و با اولویت بالا همچون تقویت همکاری با چین، حل ناترازی و تامین سرمایهگذاری غافل بماند. در چنین وضعیتی غربگرایان داخلی، با اغراق و بزرگنمایی پیرامون تهدید تحریمهای شورای امنیت، سعی در القای بنبست و وادار کردن کشور به خودکشی دیپلماتیک دارند. این در حالی است که فعالسازی مکانیزم ماشه، تأثیر عملی محدودی خواهد داشت و بیشتر بهعنوان ابزاری روانی برای ضربه به کشورمان عمل میکند و اصلا به اندازهی اهمیت ندارد که اولویت شماره یک کل دستگاه سیاستگذاری کشورمان گردد.[3]
فرصتی برای نقشآفرینی در نظم جدید
ایران، بهجای گرفتار شدن در دام تمدید مکانیزم ماشه، باید مسیر بهبود اقتصاد داخلی، تقویت راههای دور زدن وخنثیسازی تحریمها و همکاری با قدرتهای غیرغربی مانند چین،[4] روسیه و سازمانهایی نظیر بریکس و شانگهای را دنبال کند.[5] تجربه کشورهایی نظیر چین و روسیه نشان میدهد که با تغییر زمین بازی و تمرکز بر فناوریهای راهبردی و اتحادهای جدید، میتوان ساختار تحریمها را بیاثر کرد و حتی هزینههایی برای تحریمکنندگان ایجاد نمود. پذیرش تمدید، به معنای گیر افتادن در حلقهای است که کشور را از اصلاح ساختارهای معیوب، رفع تبعیض و فساد، و ایجاد فرصتهای اقتصادی بازمیدارد و عملاً ایران را در معرض تهدید جنگ و بیثباتی مداوم قرار میدهد.
از این رو تمدید سازوکار ماشه، امتیازی برای غرب و ضرری محض برای ایران است؛ زیرا اروپاییها هر چند ماه یکبار و با نزدیک شدن به موعد تمدید دوباره، از آن به عنوان اهرم فشار ضد ایران استفاده خواهند کرد. لذا تمدید مکانیزم ماشه، با تحمیل بلاتکلیفی و معطلی دائمی، راه را برای فشارهای روانیِ اقتصادی هموار میکند. ایران باید با رد قاطع تمدید این سازوکار، بهسمت تقویت بنیانهای داخلی و تعامل گسترده با جهان غیرغربی حرکت کند تا از این چرخه مخرب خارج شود. مسیری که میتواند فرصتهای نهفته در بحران را به نفع ملت ایران تبدیل کند و کشور را از چرخه مخرب مذاکره، تضعیف و تهدید جنگ خارج سازد.
منابع
[1] تارنمای رسمی سازمان ملل، شورای امنیت سازمان ملل متحد پیشنهاد تمدید لغو تحریمهای ایران را رد کرد، 19 سپتامبر 2025
[2] دنیای اقتصاد، فعال سازی مکانیزم ماشه چه تاثیری بر اقتصاد ایران میگذارد؟ 22 شهریور 1404
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4212044
[3] روزنامه جامجم، مکانیزم ماشه: تهدیدی قابل مدیریت، 25 شهریور 1404
https://www.jaaar.com/kiosk/issues/info/jamejam/2025-09-16
[4] موسسه واشنگتن، آیا ایران به میز مذاکره بازمیگردد؟ 27 آگوست 2025
https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/will-renewed-un-sanctions-bring-iran-back-table
[5] تارنمای امواج مدیا، تأملی در ماجرا: آیا بازگشت تحریمهای سازمان ملل شریانهای حیاتی اقتصادی ایران را قطع خواهد کرد؟ دوم سپتامبر 2025