مقدمه
در مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا، موضوع دادهها و ستاندهها همواره در مرکز توجه قرار داشته است. در دور جدید مذاکرات نیز، بهاحتمال زیاد، رفع تحریمها در ازای اعطای امتیازات هستهای از سوی ایران محور اصلی گفتوگوهاست. درک اینکه کدامیک از امتیازات هستهای برای طرف آمریکایی از اهمیت و وزن بیشتری برخوردار است، نقش تعیینکنندهای در طراحی راهبرد مذاکراتی برای کشور دارد. نادیده گرفتن این موضوع میتواند به از دست دادن فرصتهای ارزشمند یا واگذاری امتیازات کلیدی بدون دریافت مابهازای مناسب منجر شود. بررسیها، از جمله مطالعهی متن توافقنامهی برجام (بهعنوان یک نمونهی اجراشده)، توجه به اظهارنظرهای کارشناسی، و مرور توصیههای سیاستی مراجع تخصصی هستهای به دولت آمریکا، نشان میدهد که موضوع «نظارت و شفافیت»، «دسترسی کامل» به اجزای مختلف برنامهی هستهای ایران، و «بازرسیهای سرزده» بالاترین سطح اهمیت و اولویت را در خواستههای طرف مقابل دارد.
انواع امتیازات هستهای
در مذاکرات هستهای، امتیازات مورد انتظار از ایران طیف گستردهای از فعالیتها و تعهدات را در بر میگیرد. این امتیازات به شرح زیر قابل دستهبندیاند:
غنیسازی
- محلها و تأسیسات آنجام غنیسازی
- سطح غنیسازی (درصد خلوص اورانیوم)
- حجم مواد غنیشدهی انباشتهشده
تعداد و نوع سانتریفیوژها
- تعداد سانتریفیوژهای فعال و غیرفعال
- نسل و نوع سانتریفیوژها
تحقیق و توسعه
- محدوده و سطح فعالیتهای تحقیقاتی در حوزهی فناوری هستهای
رآکتور آبسنگین
- وضعیت و فعالیت رآکتورهای آبسنگین، مانند رآکتور اراک
بازفراوری سوخت
- تعهدات مربوط به بازفراوری سوخت هستهای مصرفشده
نظارت و اعتمادسازی
- اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاحی ۳.۱
- اجرای «نقشهی راه شفافیت» مورد توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی
- اجرای ترتیبات داوطلبانهی مندرج در برجام، شامل:
- حضور بلندمدت بازرسان آژانس در ایران
- نظارت بر تأسیسات تولید کنسانترهی اورانیوم
- نظارت بر فرآیند تولید روتورها و بیلوهای سانتریفیوژ
- استفاده از دستگاههای نظارت برخط (OLEM) و مهرهای الکترونیکی
- فراهمسازی دسترسیهای سریع و سرزدهی آژانس به تأسیسات هستهای
اولویت نظارت و شفافیت برای طرف آمریکایی
در میان امتیازات هستهای متعددی که میتواند از ایران در مذاکرات مطالبه میشود، موضوع «نظارت و شفافیت» از منظر طرف آمریکایی از بالاترین اولویت و اهمیت برخوردار است. این ادعا با استناد به شواهد متعدد قابل اثبات است. نخست، بررسی متن توافقنامهی برجام نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از تعهدات ایران به نظارتهای گسترده اختصاص یافته است. از جمله میتوان به اجرای پروتکل الحاقی، دسترسیهای سرزدهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و استفاده از ابزارهای نظارتی پیشرفته مانند دستگاههای نظارت برخط بر غنیسازی (OLEM) اشاره کرد. این تعهدات در بندهای مربوط به «شفافیت و اقدامات اعتمادساز» در برجام و پیوستهای آن، بهویژه در متن کامل برجام و ضمیمهی یک (تعهدات هستهای)، با جزئیات شرح داده شدهاند و نشاندهندهی تمرکز ویژهی غرب بر این حوزه هستند.
تحلیلهای اندیشکدههای برجستهی آمریکایی و اظهارات مقامات این کشور نیز بر اهمیت محوری نظارت تأکید دارند. «کلسی دونپورت» مدیر سیاستهای منع اشاعه در «انجمن کنترل تسلیحات»، در گزارش اخیر مفصل خود با عنوان «هنر یک توافق هستهای جدید با ایران در سال ۲۰۲۵» (مارس ۲۰۲۵) تأکید میکند که یک توافق مؤثر باید شامل «نظارت قوی و قابل راستیآزمایی» باشد تا خطرات ناشی از پیشرفتهای هستهای ایران، بهویژه افزایش ظرفیت غنیسازی و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی، مهار شود.[1] همچنین، اندیشکدهی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (اف.دی.دی) در گزارشی به قلم «آندریا استریکر» «شناسایی و متوقفسازی تلاشهای تسلیحاتی ایران» (فوریه ۲۰۲۵) بر ضرورت «نظارت دقیق و دسترسی گستردهی آژانس» به تأسیسات هستهای ایران تأکید کرده و استدلال میکند که بدون نظارت قوی، ایران میتواند بهسرعت به سمت تسلیحات هستهای حرکت کند.[2] «مؤسسه علم و امنیت بینالملل» نیز در گزارشهای متعدد، از جمله «گزارش پادمانهای آژانس در ایران – نوامبر ۲۰۲۲»، بر اهمیت نظارت دقیق برای راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران تأکید کرده و عدم همکاری ایران با تحقیقات آژانس را نشانهای از پنهانکاری احتمالی دانسته است.[3] این دو اندیشکده که به تأثیرگذاری بر سیاستهای دولت ترامپ مشهور هستند، نظارت را ستون اصلی هرگونه توافق با ایران میدانند.
اظهارات مقامات آمریکایی، بهویژه در دورهی اخیر، این اولویت را تأیید میکند. «استیون ویتکاف» نمایندهی ویژهی رئیسجمهور آمریکا در امور غرب آسیا در آوریل ۲۰۲۵ اظهار داشت که هرگونه توافق دیپلماتیک با ایران منوط به «شفافسازی کامل و توافق بر جزئیات راستیآزمایی» برنامهی هستهای این کشور است.[4] «مایک والتز» مشاور امنیت ملی آمریکا، در مارس ۲۰۲۵ تأکید کرد که ایران باید بهطور کامل و قابل راستیآزمایی از تمام جنبههای برنامهی هستهای خود، از جمله فعالیتهای غنیسازی و تسلیحاتی دست بکشد و این امر نیازمند «نظارت گسترده و دائمی» است.[5] همچنین، دونالد ترامپ در اظهاراتی در فوریه ۲۰۲۵، ضمن تأکید بر سیاست «فشار حداکثری»، نظارت دقیق را شرط لازم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای دانست و اعلام کرد که هرگونه توافق باید شامل «دسترسی کامل آژانس به تأسیسات ایران» باشد.[6] «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در اظهاراتی در آوریل ۲۰۲۵ با اشاره به شتاب ایران در غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد، بر لزوم «دسترسیهای سریع و گسترده» به تأسیسات ایران برای جلوگیری از پیشرفتهای خطرناک تأکید کرد.
این شواهد، از متن برجام گرفته تا تحلیلهای اندیشکدههای تأثیرگذار و اظهارات اخیر مقامات آمریکایی، بهروشنی نشان میدهند که نظارت و شفافیت جایگاه ویژهای در خواستههای طرف آمریکایی در مذاکرات دارد.
دلایل حساسیت آمریکا بر نظارت و شفافیت
حساسیت آمریکا بر موضوع نظارت و شفافیت در برنامهی هستهای ایران ریشه در ملاحظات راهبردی و عملیاتی عمیقی دارد. نظارت، فراتر از یک ابزار فنی برای راستیآزمایی، به معنای دسترسی به اطلاعات جامع و بهروز از فعالیتهای هستهای ایران است و این اطلاعات برای آمریکا مزایای چندگانهای به همراه دارد. دلایل اصلی این حساسیت به شرح زیر است:
برتری در طراحی و تدوین متن توافق
دسترسی به اطلاعات دقیق از طریق نظارت، آمریکا را در موقعیت برتری قرار میدهد تا یک قدم جلوتر از ایران در طراحی متن توافقنامهها عمل کند. این برتری در تعیین «خط مبنا»[7] برای طراحی یک نظام پادمان قابلراستیآزمایی، نقش کلیدی دارد. برای مثال، اطلاعات بهدستآمده از بازرسیها و ابزارهای نظارتی در برجام، مانند دستگاههای نظارتی برخط، به آمریکا امکان داد تا با آگاهی کامل از وضعیت جاری برنامهی هستهای ایران، آستانهها و سقفهای دقیقی بر تعداد سانتریفیوژها، سطح غنیسازی و حجم مواد انباشتهشده اعمال کند.[8] این اطلاعات به طرف آمریکایی اجازه میدهد ابتکار عمل را در تعیین چارچوب و جزئیات توافق حفظ کند.
تأثیرگذاری بر مسیر پیشرفت هستهای ایران
نظارت مستمر و دسترسی به تأسیسات هستهای ایران به آمریکا و متحدانش ظرفیت میدهد تا خط سیر پیشرفت هستهای ایران را رصد کرده و قابلیت پیشبینی مناسبی از آیندهی آن به دست آورند و در صورت لزوم، این خط سیر را به سمتی هدایت کنند که با منافع راهبردی غرب همخوانی داشته باشد. برای نمونه، نظارت بر تولید روتورها و بیلوهای سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید کنسانترهی اورانیوم، به غرب امکان میدهد تا از توسعهی ظرفیتهای حساس ایران جلوگیری کرده یا آن را کند سازد. گزارش «مؤسسهی علم و امنیت بینالملل» در نوامبر ۲۰۲۲ تأکید میکند که نظارت دقیق بر زنجیرهی تأمین قطعات هستهای ایران، توانایی این کشور برای گسترش برنامهی غنیسازی را محدود کرده است.
ایجاد ظرفیت برای تهدید یا عملیات نظامی و خرابکاری
اطلاعات بهدستآمده از نظارت، از جمله اطلاع دقیق از محل تأسیسات، نقشهبرداری دقیق از تأسیسات، مشخصات فنی تجهیزات و برنامهریزی فعالیتها، به آمریکا و متحدانش امکان میدهد تا گزینههای نظامی یا خرابکارانه را با دقت بیشتری طراحی و اجرا کنند. برای مثال، اطلاعات جمعآوریشده از بازرسیهای آژانس یا نظارتهای الکترونیکی میتواند برای شناسایی اهداف حساس در عملیاتهایی مانند حملات سایبری (مشابه ویروس استاکسنت) یا اقدامات نظامی هدفمند استفاده شود. «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در گزارش فوریهی ۲۰۲۵ خود به صراحت اشاره میکند که نظارت قوی، اطلاعات لازم برای «تشخیص و توقف» فعالیتهای هستهای ایران از طریق اقدامات پیشدستانه، از جمله گزینههای نظامی، را فراهم میکند.
پیشگیری از پیشرفتهای غیرمنتظره
نظارت گسترده به آمریکا اطمینان میدهد که ایران نمیتواند بهصورت مخفیانه یا ناگهانی به سمت تسلیحات هستهای حرکت کند. این موضوع بهویژه با توجه به پیشرفتهای اخیر ایران در غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد و افزایش ذخایر مواد هستهای، برای غرب حیاتی است. «کلسی دونپورت» در گزارش مارس ۲۰۲۵ انجمن کنترل تسلیحات تأکید میکند که بدون نظارت قوی، خطر «گریز هستهای»[9] ایران بهطور قابلتوجهی افزایش مییابد، زیرا زمان لازم برای تولید مواد شکافتپذیر بهشدت کاهش یافته است.
تقویت اهرمهای دیپلماتیک و سیاسی
اطلاعات حاصل از نظارت به آمریکا امکان میدهد تا در صورت عدم پایبندی ایران به تعهدات، بهسرعت شواهد نقض توافق را ارائه کرده و اجماع بینالمللی برای اعمال فشارهای دیپلماتیک یا تحریمهای جدید ایجاد کند. برای مثال، گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی دربارهی عدم همکاری ایران در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، که بر اساس دادههای نظارتی تهیه شده بودند، به آمریکا و متحدانش اجازه داد تا قطعنامههای محکومیت علیه ایران در شورای حکام آژانس را پیش ببرند.
این دلایل نشان میدهند که نظارت برای آمریکا صرفاً یک ابزار راستیآزمایی نیست، بلکه یک اهرم کارآمد است که از طراحی توافق تا محدودسازی توان ایران، و حتی آمادهسازی برای سناریوهای نظامی، کاربرد دارد.
ملاحظات ایران در مذاکرات با توجه به اهمیت نظارت
با توجه به اهمیت راهبردی نظارت و شفافیت برای آمریکا و متحدانش، ایران باید در مذاکرات هستهای با دقت و هوشمندی عمل کند تا منافع ملی خود را به حداکثر برساند. این موضوع چند ملاحظهی کلیدی را برای هیأت مذاکرهکنندهی ایران به همراه دارد:
اجتناب حداکثری از پذیرش نظارت گسترده
از آنجا که نظارت و شفافیت برای غرب حیاتی است و بهعنوان اهرمی برای محدودسازی بلندمدت توان هستهای ایران عمل میکند، ایران باید تا حد امکان از پذیرش تعهدات نظارتی حداکثری، مانند دسترسیهای سرزدهی نامحدود یا حضور دائمی بازرسان آژانس، در هرگونه توافق احتمالی اجتناب کند. این امر به حفظ استقلال و ظرفیتهای هستهای ایران کمک میکند و مانع از افشای اطلاعات حساس میشود که میتواند در طراحی توافقات یا اقدامات پیشدستانه علیه ایران به کار رود.
دریافت امتیازات بزرگ در ازای پذیرش نظارت
اگر ایران به هر دلیلی ناگزیر به پذیرش تعهدات نظارتی شود، باید در ازای این امتیاز کلیدی، مابهازای بزرگ و متناسبی از طرف مقابل مطالبه کند. با توجه به وزن راهبردی نظارت برای غرب، امتیازاتی مانند رفع کامل و دائمی تحریمها، تضمین دسترسی آزاد به بازارهای بینالمللی، یا سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختهای غیرنظامی ایران میتوانند بهعنوان مابهازای مناسب در نظر گرفته شوند. هرچند که اعطای چنین امتیازاتی از سوی طرف آمریکایی بسیار دور از ذهن است. بااینحال، هرگونه توافقی که در آن نظارت گسترده بدون دریافت امتیازات معادل پذیرفته شود، به زیان منافع ملی ایران خواهد بود.
توجه به بازگشتناپذیری اطلاعات نظارتی
یکی از مهمترین ویژگیهای امتیاز نظارت، بازگشتناپذیر بودن آن است. هنگامی که اطلاعات حساس در مورد تأسیسات، تجهیزات یا زنجیرهی تأمین برنامهی هستهای ایران در اختیار آژانس یا طرف غربی قرار گیرد، این اطلاعات دیگر قابل بازپسگیری نیست و میتواند برای سالها علیه منافع ایران استفاده شود. بنابراین، امتیازاتی که ایران در ازای نظارت واگذار میکند نیز باید به همان اندازه بازگشتناپذیر باشند.
تدوین سازوکارهای محافظتی برای محدودسازی تبعات نظارت
ایران باید در مذاکرات برای کاهش تبعات نظارت گسترده، سازوکارهایی مانند محدود کردن دامنهی بازرسیها به تأسیسات اعلامشده، تعیین سقف زمانی برای حضور بازرسان یا جلوگیری از دسترسی به اطلاعات غیرمرتبط با برنامهی هستهای را پیشنهاد دهد. این اقدامات میتواند از افشای اطلاعات غیرضروری و سوءاستفادهی احتمالی از دادههای نظارتی جلوگیری کند.
منابع
[1] https://www.armscontrol.org/issue-briefs/2025-03/art-new-iranian-nuclear-deal-2025
[2] https://www.fdd.org/analysis/2025/02/19/detecting-and-halting-an-iranian-weaponization-effort/
[3] https://isis-online.org/uploads/isis-reports/documents/The_IAEA%E2%80%99s_Iran_NPT_Safeguards_Report_November_2022.pdf
[4] https://www.bbc.com/news/articles/cwy7n905jqdo
[5] https://www.youtube.com/watch?v=xIPc6sWojPI
[6] مراجعه به گزارش مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل با عنوان «بررسی یادداشت ریاستجمهوری ترامپ در رابطه با بازگشت فشار حداکثری علیه ایران: خلاصه و تحلیل» – ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
بررسی یادداشت ریاستجمهوری ترامپ در رابطه با بازگشت فشار حداکثری علیه ایران
[7] baseline
[8] برخی اعداد بسیار خاص و دقیق نظیر ۵۰۴۰ (سقف تعداد سانتریفیوژهای IR-1 مجاز برای ایران ذیل برجام) یا ۶۷/۳ (سقف درصد غنیشازی مجاز برای ایران ذیل برجام) یا ۳۰۰ (سقف انباشت مواد غنیشده به کیلوگرم مجاز برای ایران ذیل برجام) حاصل دسترسی کامل به اطلاعات از وضعیت جاری برنامهی هستهای جمهوری اسلامی ایران بود.
[9] breakout