مقدمه
در سیاست خارجی آمریکا، تحریمهای اقتصادی همواره بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران بکار گرفته میشدند. به مرور زمان، عوامل مختلفی کارآمدی این ابزار را کاهش داده و این امر اعتماد آمریکاییها به آن را خدشهدار کرده است. این یادداشت به دنبال پاسخ به آن است که «چرا اعتماد واشنگتن به تحریم به عنوان ابزاری برای مجبور کردن ایران به تجدیدنظر در سیاستهای هستهای، ایدئولوژیک و منطقهای خود کاهش یافته است؟» به نظر میرسد عوامل پنجگانهی «تجربهی بایدن در اعمال تحریمها، پیچیدگی ساختار تجاری ایران، روابط تجاری گسترده با کشورهای غیرهمسو با غرب، استهلاک ناشی از استفادهی مفرط از تحریمها و عدم همراهی فضای بینالمللی با سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا» بر بروز این بیاعتمادی نسبی موثر بودهاند.
حداکثر تلاش بایدن برای محدودسازی ایران
در دوران ریاستجمهوری بایدن، آمریکاییها تمام تلاش خود را برای تحت فشار گذاشتن ایران بکار گرفتند. در طول این دوره، اهداف متعددی از جمله شبکههای حملونقل بینالمللی سوخت ایران، نهادها و مقامات مرتبط با تولید تسلیحات صادراتی و بانکها و موسسات مالی مرتبا مورد تحریم واقع میشدند تا ایران را از فرصتهای پیشآمده برای دور زدن تحریمها، محروم نمایند[1]. این در حالی بود که با وجود افزایش مداوم فشارها بر ایران، هیچگونه تجدیدنظری در سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال مسائل هستهای، نظامی، ایدئولوژیک و منطقهای ایجاد نمیشد. از طرفی جمهوریخواهان از این موضوع برای تخریب وجههی دموکراتها استفاده کرده و آنان را به اهمال در اجرای جدی تحریمها علیه ایران متهم میکردند[2]. اما آنچه که در حقیقت دلیل مقاومت ایران در برابر فشارهای غرب است، به سستی بایدن در محدود کردن ایران مربوط نمیگردد چرا که به اذعان خود او، در دوران ریاستجمهوریاش بیش از 600 فرد و نهاد ایرانی را تحریم کرده است. [3] بعدها «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی بایدن، برای برشمردن تعداد اهداف تحریمی در دوران بایدن، رقم 700 مورد را ذکر میکند.[4] پس اصولا دولت بایدن نه تنها فشار رژیم پیشین تحریمها را کاهش نداده بلکه با رویکردی افزایشی در وضع تحریم علیه ایران کوشیده است اما به دلایل مختلفی که در ادامه ذکر خواهد شد، امکان اجرای سختگیرانهی تحریمها به سبک ترامپ در دوران بایدن فراهم نشد. از این رو به نظر نمیرسد دونالد ترامپ، رئیس جمهوری بعدی آمریکا نیز توانِ اعمالِ فشاری متفاوتتر از آنچه که بایدن علیه ایران تدارک دیده بود را داشته باشد. همین مسأله، دورنمای کارآمدی تحریم ضد ایران را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
پیچیدگی ساختار تجاری ایران
جمهوری اسلامی ایران در برابر وضع و اجرای تحریمها و افزایش خسارات ناشی از آن، بنابر ضرورت اجتناب از پیامدهای تحریم، در جهت پیچیدهتر و پنهان کردن تعاملات تجارت خارجی خود حرکت نمود تا از این طریق، اثربخشی فشارهای غرب را محدود نماید. این ساختار پیچیده با تکیه بر شبکههای غیررسمی مالی توانسته است آسیبپذیری ایران را در برابر تحریم کاهش داده حتی به روشهایی جایگزین برای تجارت خارجی و تأمین مالی دست یابد که اعمال نظارت و اجرای تحریمها را دشوار میکند. همچنین، ایران از تجارب قبلی خود در استفاده از واسطهها و شرکتهای صوری نیز برای بیشتر مخفی کردن مبادلات بهره میبرد.
علاوهبر این با وجود هدف تحریم قرار گرفتنِ بخشهایی مانند صنایع نفت و گاز و نهادهای تولید تسلیحات، ایران همچنان از منابع اقتصادی متنوعی بهره میبرد که به آن کمک میکند اثر تحریمها را کاهش دهد. به طور مثال صادرات در بخشهایی مانند کشاورزی، صنایع عمرانی، صنایع دستی و حتی تجارت داخلی همچنان فعال باقی میمانند و اقتصاد را زنده نگه میدارند. نتیجه این عوامل، دور زدن نسبی تحریمها و کاهش کارآمدی آنها در تغییر رفتار دولت ایران بوده است.
افزایش در هم تنیدگی روابط تجاری ایران با کشورهای غیرهمسو با غرب
ایران از طریق گسترش روابط تجاری با کشورهای غیرهمسو با غرب نظیر چین و روسیه، به مسیرهایی برای دور زدن تحریمهای غرب دست یافته است. چگونگی صادرات نفت ایران به چین، بزرگترین واردکنندهی نفت دنیا، مصداقی عینی برای این امر به شمار میآید. این نفت از طریق کشتیهایی که دور زدن قوانین بینالمللی را تسهیل میکنند(ناوگان در سایه)، منتقل میشود و پرداختهای مربوط به آن نیز معمولاً با ارز چینی و از طریق واسطههای مالی انجام میگیرد. همچنین روابط قویتر اقتصادی با چین و روسیه در قالب قراردادهای بزرگ اقتصادی و عضویت ایران در سازمانهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای، ابزارهای جدیدی برای ایران ایجاد کرده است تا از محدودیتهای ناشی از تحریمها عبور کند و وابستگی خود به سیستم مالی غرب را کاهش دهد. این همکاریها توانستهاند به ایران کمک کنند تا ظرفیت صادرات نفت خود را به سطح پیش از اعمال تحریمها نزدیک کند و در نتیجه، فشار اقتصادی ناشی از این تحریمها را کاهش دهد.
استهلاک عنصر تحریم به دلیل استفادهی مفرط
در طول زمان، استفادهی گسترده و مداوم از تحریمها موجب ایجاد «فرسایش و استهلاک تحریم» میشود زیرا به مرور، اجرای آنها دشوارتر و پشتیبانی بینالمللی برای این اقدامات کمتر میگردد. از طرفی با گذشت زمان کشورهای هدف تحریم نظیر ایران، از طریق توسعهی راههای جایگزین برای تأمین نیازها، جایگزینی واردات و تقویت اقتصادی داخلی فرصت بیشتری برای تطبیق با تحریمها پیدا میکنند. این امر فشار تحریمها را کاهش میدهد و به تدریج آنها را کماثر میکند.
همچنین استفادهی بیش از حد از تحریمها بدون رویکرد چندجانبه یا اهداف روشن، میتواند مشروعیت این ابزار را کاهش دهد. چنین اقداماتی اغلب به جای تغییر رفتار کشورهای هدف، به سختتر شدن مواضع آنها منجر میشود و حتی ممکن است به مشکلات انسانی گسترده منجر گردد که خود مقاومت بیشتری در برابر تحریمها ایجاد میکند. در مجموع، اثرگذاری تحریمها به شرایطی مانند پشتیبانی بینالمللی و تدوین راهبردی هوشمندانه بستگی دارد. نبود این عناصر، استهلاک این ابزار را تسریع میکند و توانایی آن را برای تغییر رفتار کشورهای هدف تضعیف میسازد.
همراه نبودن فضای بینالمللی با سیاستهای یکجانبهی آمریکا
فقدان اجماع بینالمللی برای همراهی با تحریمهای آمریکا علیه ایران از اثربخشی تحریمها علیه ایران کاسته است. کشورهای متعددی نظیر چین، روسیه و حتی برخی کشورهای اروپایی با اعمال سیاستهای مستقل، بیتوجهی نسبی خود را به تحریمهای آمریکا نشان دادهاند. این اقدامات ناشی از کاهش تمایل به پذیرش فشارهای آمریکا و تلاش برای حفظ منافع ملی خود این کشورهاست.
قدرتهای بزرگی نظیر چین و روسیه اساسا به دنبال مقابله با سلطهی آمریکا در سطح جهانی هستند. از این رو، این کشورها ضمن حفظ روابط تجاری با ایران، سعی در ایجاد یک نظم مالی و تجاری جدید دارند که محدودیتهای اعمال شده توسط آمریکا را کاهش دهد. این در حالیست که بسیاری از کشورهای دیگر، تحریمهای یکجانبه را ناقض حقوق بینالملل میدانند و از همکاری با آنها خودداری میکنند. چنین رویکردی باعث کاهش هماهنگی بینالمللی و کاهش کارآمدی فشار اقتصادی مؤثر بر ایران میگردد.
نتیجهگیری
با وجود تلاشهای کابینهی جو بایدن برای افزودن بر فشار تحریمهای آمریکا علیه ایران، این تحریمها بهویژه از زمانی که ساختار اقتصادی پیچیدهای در تجارت خارجی کشور شکل گرفته، کارآمدی خود را نسبت به تحقق اهداف مد نظر آمریکا از دست دادهاند. پیچیدگی تجارت خارجی به ایران این امکان را میدهد تا با استفاده از شبکههای غیررسمی مالی و روابط تجاری با کشورهای غیرهمسو مانند چین و روسیه، بتواند تحریمها را دور بزند. ایران همچنین از تجربیات پیشین خود در استفاده از واسطهها و شرکتهای صوری بهره میبرد تا تبادلات تجاری را پنهان کند. علاوه بر این، استفاده مفرط از تحریمها باعث استهلاک تحریم (خستگی ناشی از تحریم) در میان کشورهای متحد آمریکا شده و به دنبال آن، کمتوجهی به سیاستهای یکجانبهگرایانه واشنگتن در سطح جهانی موجب کاهش اثربخشی این تحریمها گردیده است.
عدم هماهنگی بینالمللی و مقابله برخی کشورها با سیاستهای آمریکا، بهویژه چین و روسیه، توانسته فشار اقتصادی وارد شده به ایران را کاهش دهد. این امر آمریکاییها را در نوعی سردرگمی نسبت به بکارگیری تحریم علیه ایران فرو برده است. چرا که در نهایت، نه تنها تحریمها نتوانستهاند رفتار ایران را تغییر دهند بلکه به مرور، اثرات آنها بر اقتصاد ایران نیز کمرنگتر شده است. لذا صرف نظر از جنجالهای سیاسی جمهوریخواهان علیه بایدن و دموکراتها و متهم کردن آنان به اهمال در اجرای تحریمها، اساسا دیگر ابزار تحریم، اهمیت و تاثیرگذاری پیشین را برای آمریکاییها از دست داده است، فارغ از اینکه ترامپ جمهوریخواه در کاخ سفید مستقر باشد یا بایدن دموکرات.
منابع:
[1] تارنمای کنگرهی آمریکا، ایران: پیشینه و سیاست ایالات متحده، 6 سپتامبر 2024
https://crsreports.congress.gov/product/pdf/R/R47321
[2] تارنمای رسمی سنانور تام کاتِن، کاتن و 37 همکار جمهوریخواهش، سیاست ضعیف بایدن و هریس در قبال ایران را محکوم کردند، 26 سپتامبر 2024
[3] تارنمای رسمی کاخ سفید، بیانیه جو بایدن رئیس جمهور آمریکا درباره تحریم های ایران، 18 آوریل 2024
[4] تارنمای رسمی کاخ سفید، بیانیه جیک سالیوان مشاور امنیت ملی درباره گسترش تحریمها علیه ایران در پی حمله به اسرائیل، 11 اکتبر 2024