مقدمه گزارش
سالهاست چین تلاش میکند تا بر خلاف آمریکا فارغ از جهتگیری سیاسی با همه قدرتها و کشورهای خاورمیانه رابطه برقرار کند. هر چند این رابطه با توجه به جهتگیری کلی سیاست خارجی چین عمدتا اقتصادی و تجاری بوده است. اما به موازات رشد جهانی قدرتش، تلاش میکند تا در منطقه خاورمیانه نقشآفرینی بیشتری داشته باشد.
هر رابطهای هر چند اقتصادی و تجاری پیامدهای سیاسی و فرهنگی متعددی خواهد داشت، عمیق شدن در هم تنیدگی منافع چین با دولتهای منطقه که گاه دشمنیهای عمیق و منافع متضاد دارند میتواند بر روی روابط چین با هر یک از اعضا تاثیر گذاشته و منافع استراتژیک آنها را تهدید کند.
به عنوان یک نمونه قابل توجه برای ما، روابط چین و رژیم صهیونیستی در دو دهه اخیر با شتاب تقویت شده است. حجم تجاری و همکاریهای اقتصادی دو طرف به طور چشمگیری رشد کردهاست. و چین به شریک اول تجاری رژیم صهیونیستی در آسیا و دومین و گاهی سومین شریک تجاری او در جهان تبدیل شده است. چین در همین حال رابطه دوستانه خود با ایران و کشورهای عربی منطقه از جمله کشورهای محور مقاومت مانند سوریه و عراق را تقویت کرده است. و همواره از ملت مظلوم فلسطین در مجامع بینالمللی حمایت کرده است. سوال اینجاست که رابطه چین و رژیم صهیونیستی چه قدر میتواند بر منافع استراتژیک ایران و یا دیگر کشورهای همسو با ایران اثر بگذارد؟ با توجه به منافع متضاد ایران و رژیم صهیونیستی در منطقه و دشمنی ماهوی میان ایران و رژیم صهیونیستی رابطه دوگانه چین با ایران، رژیم صهیونیستی و دیگر شرکای منطقهای ما میتواند به اهداف و منافع ما در منطقه و … آسیب برساند؟
در این گزارش وجوه مختلف رابطه چین و رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار میدهیم، انگیزههای چین و رژیم صهیونیستی را جستجو کرده و تلاش میکنیم تصویر واقعی از روابط میان چین و رژیم صهیونیستی ارائه نماییم.