مقدمه
وقوع جنگ روسیه و اوکراین، تلاطمهای امنیت غذایی و شکلگیری نظم جدید در جهان، این فرصت را ایجاد کرده است تا کشور بتواند با استفاده از ظرفیت خالی فعلی در بخش ترانزیت و فرآوری، تبدیل به هاب غلات و کود در سطح منطقهای و جهانی شود.
جنگ بین دو صادرکننده بزرگ غذا یعنی روسیه و اوکراین منجر به کشیده شدن درگیریها به دریای سیاه شد. دریای سیاه در حال حاضر به عنوان یک هاب غذایی برای صادرات گندم، ذرت، دانههای روغنی و روغن گیاهی محسوب میشود. با وجود تنش و درگیری در دریای سیاه و تهدید دائم حضور ناتو در این دریا و دریای مدیترانه، روسیه به دنبال مسیرهای جایگزین برای انتقال بخشی از بار صادراتی – وارداتی از/ به منطقه بندری دریای سیاه – آزوف است.
در همین راستا، نشستی توسط مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل با هدف بررسی و تبادل نظر کارشناسان در خصوص فرصت موجود در این تهدید امنیت غذایی که به شکل تبدیل شدن ایران به هاب غلات و کود میتوان از آن استفاده کرد، برگزار شد.
این نشست با حضور آقای دکتر حمیدرضا فرتوک زاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر، آقای فرشاد عواطفی هویدا، مسئول محور هاب غلات و کود در اندیشکده تحلیل راهبردی و بینالملل، آقای ولادیسلاو پرپلکین، نماینده وزارت کشاورزی فدراسیون روسیه در سفارت این کشور در ایران، آقای حسین عطااللهی، کارشناس مالی و بانکی بینالمللی، آقای محمد جواد شاهجویی، کارشناس ترانزیت از اندیشکده حمل و نقل ایران، مورخ 22 مرداد ماه 1403 در خانه اندیشهورزان برگزار شد.
در ابتدای این نشست آقای فرشاد عواطفی هویدا، مسئول محور هاب غلات و کود در اندیشکده مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل، به تشریح فرصت موجود پرداخته و در ادامه سایر کارشناسان نظرات خود را در این خصوص بیان کردند.
وی ضمن توضیح موقعیت دو کشور روسیه و اوکراین در صادرات محصولات کشاورزی و نیاز روسیه به یک مسیر جایگزین در کنار مسیر فعلی دریای سیاه، بهترین مسیر را کریدور شمال – جنوب برای این کشور دانست. کشور روسیه در حال حاضر بیش از 50 میلیون تن غلات را از مسیر دریای سیاه صادر میکند که حدود 45 میلیون تن از آن تنها گندم است.
عواطفی در خصوص استقبال مقامات روسیه از این کریدور برای جابهجایی محصولات کشاورزی روسی در این مسیر، به نقل از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه متذکر شد:
«پوتین در مراسم امضای تفاهم نامه بین دولتی با ایران در زمینه همکاری در ساخت خط ریلی رشت –آستارا گفت: «متذکر می شوم که قرار است از مسیر جدید برای تحویل مواد غذایی و سایر محصولات کشاورزی و صنعتی به مصرف کنندگان در ایران، کشورهای حاشیه خلیج فارس و آفریقا استفاده شود. در نتیجه، این کریدور حمل و نقل کمک عملی ملموسی به تسهیل امنیت غذایی جهانی خواهد کرد.»
وی در ادامه با اشاره به پتانسیل خالی 9 تا 14 میلیون تنی در پایانههای ریلی ورودی به کشور و بنادر متصل به ریل و همچنین ظرفیت خالی بیش از 10 میلیون تنی در حمل جادهای، خاطر نشان کرد که بنادر جنوبی ایران حدودا 10 میلیون تن ظرفیت خالی برای صادرات 10 میلیون تن انواع کالا از جمله غلات را دارند. علاوه بر آن همسایگان غربی – شرقی ایران واردات گندم بالغ بر 12.6 میلیون تن دارند که نیازی به ظرفیت خالی بنادر ندارد و از مرزهای شرقی و غربی قابل ترانزیت و صادرات است. بدین ترتیب ایران امکان ترانزیت و صادرات غلات و فرآوردهای آن را به میزان 22.6 میلیون تن در منطقه دارد.
این کارشناس امنیت غذایی توضیح داد که به طور کلی، منطقه غرب آسیا و هند به طور میانگین تقاضای وارداتی به میزان حدودا 22.6 میلیون تن گندم و 25.7 میلیون تن کود را دارد. آوردههای اقتصادی این طرح در بخش ترانزیت از حدود 500 میلیون دلار در حمل یک سره تا 1 میلیارد دلار در حمل دوسره برآورد میشود. علاوه بر آن، در بخش فرآوری گندم، با تبدیل 10 میلیون تن گندم به آرد نیز 800 میلیون دلار درآمد نصیب بخش صنعت خواهد شد.
در ادامهی بحث، آقای دکتر فرتوکزاده در خصوص این طرح و بحث کلی تبدیل شدن ایران به هاب غلات و کود از طریق کریدور شمال جنوب گفت:
«ما امیدواریم پس از یک افراط و تفریط در خصوص بحث ترانزیت به یک مدل واقعبینانه برای این کار برسیم. اعداد و ارقام بر روی کاغذ سیگنالهای خوبی به ما میدهد؛ ولی بر روی زمین با مسائل متفاوتی مواجه خواهیم شد. این موضوع نباید تنها به شکل جابهجایی فیزیکی کالا دیده شود بلکه بایستی در قالب زنجیره ارزش و تجارت راهبردی دیده و فهمیده شود، وگرنه در صورت ایجاد فشار دولتی ممکن است کار شروع شود، ولی به محض برداشته شدن فشار، همه چیز به جای اول خود باز میگردد.»
وی با اشاره به اولویت توجه به وجه تجاری، به جای حملونقل کالا تأکید کرد:
«از لحاظ تاریخی نحوه ورود کشور ما به اقتصاد مدرن با دلارهای نفتی بوده و ما غلات را همیشه با دلارهای نفتی خریداری کردهایم. کشوری که غلات را با دلار نفتی خریداری کند؛ هیچ وقت تجارت راهبردی را یاد نخواهد گرفت. ما برای ایجاد پایداری در تجارت باید بتوانیم مدل مبادله و تجارت خود را از مدل نفت در برابر غذا به مدل صنعت (و خدمات) در برابر غذا و بازار در برابر بازار تغییر دهیم. کشور باید به یک بازتعریف در تجارت غلات دست پیدا کند و به سمت اقتصادهای مکمل حرکت کند.»
همچنین آقای ولادیسلاو پرپلکین در خصوص این طرح و اقدامات و پیشنهادات روسیه در راستای موضوع غلات و کود گفت:
«دولت روسیه یک پیشنهاد خوب در راستای بازارسازی دارد. دو ماه پیش در مسکو جلسه وزیران کشاورزی کشورهای عضو بریکس برگزار شد. در آنجا ابتکار بورس غلات بریکس از طرف روسیه ارائه گردید. در حال حاضر تعیین قیمت غلات در آمریکا و بورس این کشور صورت میگیرد. این در حالی است که 44 درصد از تولید غلات در جهان در کشورهای بریکس میشود و از طرف دیگر 44 درصد از مصرف غلات در همین کشورهای عضو بریکس صورت میگیرد.»
وی با باور بر این که کریدور شمال – جنوب یک ابزار مفید برای بازارسازی خواهد بود، افزود:
«در چنین حالتی چرا ما به عنوان بریکس نباید این تولید و مصرف را بدون آمریکا به یکدیگر ملحق کنیم؟ چرا بدون دخالت دلارهای آمریکایی نمیتوانیم این ارتباط را ایجاد کنیم؟ در این نشست وزیران بخش کشاورزی بریکس، ایجاد بورس غلات بریکس مطرح شده بود. ما امیدواریم که در آینده نزدیک تمام کار فنی برای انتخاب کشور (میزبان) برای این بورس و انتخاب تمام مکانیزمهای ضروری بانکی و غیره ایجاد بشود تا بتوانیم از این ابتکار استفاده کنیم. البته کریدور شمال – جنوب یک ابزار است و میتواند برای انتقال غلات استفاده شود، اما برای بازارسازی، ایجاد بورس بریکس اهمیت زیادی دارد. این پیشنهاد با استقبال کشورهای عضو از جمله ایران مواجه شده است. این بورس از غلات شروع خواهد شد و به کود و دیگر محصولات خواهد رسید.»
آقای دکتر فرتوکزاده با توسعه مفهوم بورس غلات بریکس خواستار ایجاد یک ساختار شبیه به اوپک پلاس یا بورس برای اوره و متانول شد تا کشورهای رقیب در این محصولات مانند روسیه و ایران به جای رقابت در فروش ارزانتر، قیمتی معقول برای محصول تولیدی خود تعیین کنند. ضمن این که وی وجود تمهیداتی برای جلوگیری از نشت گندم وارداتی به بخش خرید گندم یارانهای را لازم دانست.
انتقال پول یکی از ارکان اساسی برای ایجاد یک معامله تجاری است. ایران به دلیل تحریمهای غرب به رهبری آمریکا دسترسی مناسبی به سیستمهای مالی و بانکی ندارد و این انتقال پول بایستی از روشهای غیر معمول یا سختتر صورت گیرد، به همین دلیل بخشی از معاملات تجاری از دست میرود. آقای حسین عطااللهی، کارشناس بانکداری بینالملل و حوزه پولی و بانکی در خصوص انتقال پول در شرایط تحریم گفت:
« این طرح خوبی است، بخشی از حوزه تجارت در این طرح مربوط به توسعه تجارت خدمات بوده که نیازمند انتقال پول و سیستم پرداخت خواهد بود. در حال حاضر دسترسی چند کشور از نظام پرداخت بینالمللی مانند روسیه، کره شمالی و ایران قطع شده است. از سال 1392 بانکهای ایرانی امکان کار با بانکهای بزرگ جهانی را ندارد و افتتاح حساب و کارگزاری برای ایران ممنوع شده است. هر گونه اقدام برای توسعه کریدور شمال – جنوب که ممکن است به شکل صادرات کالا و ارائه خدمت باشد، نیازمند الزاماتی است که یکی از آنها پرداختهای بانکی است که متاسفانه با مشکلاتی روبهرو هستیم و ما به شیوههای تراستی روی آوردیم.»
عواطفی در ادامه، با این توضیح که شواهد نشان میدهد که از طرف غرب ارادهای برای برداشته شدن این تحریمها وجود ندارد و تحریمکنندگان آن را به عنوان یک ابزار برای اعمال قدرت میبینند، از آقای عطااللهی پرسید که با پیش فرض باقی ماندن تحریمها، ایران چه کارهایی را (در راستای خنثیسازی تحریمها) میتواند انجام دهد؟
آقای عطااللهی در این خصوص تأکید کرد:
«پس از تحریمهای شدید آمریکا در زمان ترامپ با هدف به صفر رساندن تبادلات ایران با جهان، با گذشت زمان، شاهد هستیم که ایران در سال 1403 حدود 150 میلیارد دلار با دنیا تجارت داشته و این هدف تحریمی محقق نشده است. تجارت صفر نشده ولی هزینههای آن بالاتر رفته است. جایی که ما خود تولید کننده و مصرف کننده هستیم مانند بورس غلات بریکس که 40 درصد از تولید و مصرف غلات جهانی در آن اتفاق میافتد، فرآیند تجارت غلات میتواند بدون استفاده از سیستمهای مالی تحت کنترل آمریکا رقم بخورد. بدین ترتیب در این بخش تحریمها بیاثر خواهد شد. تحریم زمانی اثر میکند که ما بخواهیم مازاد پول صادراتی به یک کشور مانند چین را در کشور دیگری به صورت ارزی مصرف کنیم. در چنین حالتی هم میتوانیم با سامانههای جایگزین سوئیفت مثل سپام ایرانی که به SPFS روسیه متصل شده است، استفاده کنیم. در حال حاضر 7 بانک ایرانی و 7 بانک روسی به یکدیگر متصل شدهاند و افتتاح حساب روبلی و یورویی انجام دادهاند. این نمونه موفقی است که کار با روسیه از حالت تراستی به بانکی بازگشته است. ما همین الگو را میتوانیم با کشورهایی که با آنها منافع مشترک داریم، توسعه دهیم.»
در ادامهی نشست، آقای محمد جواد شاهجویی، کارشناس حمل و نقل در پاسخ به سوالی در خصوص شبهات موجود در حوزه ظرفیتهای خالی ترانزیتی، ظرفیت موجود در بخش ریلی را تا حدود 10 میلیون تن و در بخش جادهای بیش از 10 میلیون تن دانست. وی با تاکید بر این که زیرساختهای ترانزیتی توان حمل و انتقال این میزان از غلات و کود را دارد. وی تفکیک بخش حملونقل از صادرات، واردات و فرآوری در فضای کارشناسی و مقایسه آنها بایکدیگر را یک اشتباه قلمداد کرد، به خصوص آن که ترانزیت را بدون در نظر گرفتن کل فرآیندهای تجاری، کاری با ارزش افزوده پایین قلمداد میکنند. این در حالی است گاهی اوقات جذب یک بار ترانزیتی با ارزش افزوده پایین به منظور صادرات، به دلیل پوشاندن خلاء هزینههای کانتینرهای خالی، منجر به پایین آمدن هزینه کلی واردات محصولات از چین خواهد شد.
شاهجویی همچنین با اشاره به مفید بودن طرح هاب غلات و کود برای عمیقتر شدن رابطه دو کشور ایران و روسیه گفت:
«گام اول برای بازارسازی مشترک ایران و روسیه این است که بازرگانان هر دو کشور در یک حوزه با یکدیگر هماهنگ شده و توافق کنند تا به مرور این مسیر تجاری شکل بگیرد. باید دقت داشت دغدغههایی مثل ترس از نشت گندم صادراتی به سیستم خرید تضمینی و سایر موارد مانع اجرای طرحهایی از این دست بشود چرا که به صورت سیستماتیک قابل پیشگیری هستند.»
در انتها، کارشناسان و حضار این نشست اشاراتی کوتاه پیرامون موضوعاتی نظیر بهرهوری و ظرفیتهای خالی در بخش ترانزیت، قراردادها و ایدههای پیرامون همکاریهای ایران و روسیه نظیر تبدیل شدن ایران به هاب گازی و سرمایهگذاری در بخش ریلی داشتند.