مقدمه
رژیم صهیونیستی سحرگاه روز 23 خرداد 1404 حملاتی علیه ایران را آغاز کرد که نام آن را «عملیات شیر به پا خواسته» گذاشت. رژیم صهیونیستی در این جنگ، آسیب به زیرساختهای ایران به ویژه در حوزه انرژی است. اما ایران نیز با شناخت دقیق از نقاط آسیبپذیر رژیم صهیونیستی در این حوزه، ضربهای اساسی به این رژیم وارد آورد.
چالش تامین سوخت در سرزمینهای اشغالی در نتیجه حمله ایران
یکی از نگرانیهای رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر، آسیبپذیر بودن زنجیره تامین نیازهای اساسی (به ویژه در حوزه نفت و تامین سوخت) است. رژیم صهیونیستی در تامین نفت مورد نیاز پالایشگاههای خود، وابسته به واردات است. این رژیم همچنین محصولات پالایش شده را وارد میکند که به عنوان سوخت در سرزمینهای اشغالی مصرف و در برخی موارد مجدداً صادر میشود. بنادر کلیدی برای واردات نفت خام و فرآورده های پالایش شده، بندرهای اشکلون (عسقلان)، اشدود و حیفا هستند. باتوجه به موقعیت رژیم صهیونیستی، این رژیم به شدت به واردات از دریا وابسته است؛ مضاف بر این که خط لولهای نیز برای واردات نفت از کشورهای همسایه ندارد. با توجه نیروی هوایی نسبتاً بزرگی که دارد، همپوشانی قابل توجهی بین زنجیرههای تامین سوخت غیرنظامی و نظامی آن وجود دارد. برای مثال سوخت مصرفی ارتش رژیم صهیونیستی توسط گروه Delek تامین میشود. گروه Delek نیز سوخت را از گروه Bazan خریداری میکند. گروه Bazan مالک بزرگترین پالایشگاه رژیم در حیفا و تامینکننده اصلی سوخت مصرفی رژیم است. همچنین گروه Bazan بخشی از تولید برق رژیم صهیونیستی را نیز برعهده دارد.
روز دوشنبه رسانههای صهیونیستی از هدف قرار گرفتن پالایشگاه حیفا (متعلق به گروه Bazan) خبر دادند. گروه Bazan نیز در بیانیهای اعلام کرد که تاسیسات تولید برق متعلق به این شرکت آسیب جدی دیده و از مدار خارج شده است. همچنین در این بیانیه آمده است که تمام تاسیسات متعلق به این گروه نیز تعطیل شده است.
پس از این آسیب ناشی از حمله موشکی ایران، «سونول»، شرکت تامین کننده بنزین در سرزمینهای اشغالی، به مشتریان خود اطلاع داد که عرضه سوخت را کاهش خواهد داد.
هشدار سونول
همچنین در پی این آسیب، وزیر انرژی رژیم صهیونیستی اظهار داشت که راهاندازی مجدد پالایشگاههای حیفا پس از بمباران ایران حداقل یک ماه طول خواهد کشید. و این به معنای چالش جدی رژیم در تامین سوخت مورد نیاز خود است که در اولین اقدام وزارت انرژی رژیم صهیونیستی از قطع موقت صادرات گاز خبر داد.
نابودی مهمترین مرکز تحقیقات نظامی رژیم صهیونیستی
یکی از اهداف مورد حمله ایران، موسسه وایزمن بود. این موسسه مهمترین مرکز علمی و به عبارتی مغز علمی اسرائیل است. این موسسه در سال 1934 (پیش از تشکیل رژیم صهیونیستی) تاسیس شد و اکنون یکی از زیرمجموعههای سازمان امنیت ملی رژیم صهیونیستی است که وظیفه پشتیبانی علمی از نیروهای مسلح رژیم در حوزههای مختلف را دارد.
در این موسسه بیش از 2500 پژوهشگر مشغول فعالیت هستند. مهمترین حوزه فعالیت این مجموعه نیز، صنعت هستهای است. برای مثال اولین بمب اتم رژیم صهیونیستی توسط این مجموعه تولید شده است. تایمز اسرائیل پس از حمله ایران به موسسه وایزمن در مطلبی بیان کرد:
«ایران ۴۵ آزمایشگاهِ موسسۀ وایزمن را نابود کرد. حملۀ ایران ۲ ساختمان را ویران کرد یک ساختمان علوم زیستی و یک ساختمان که هنوز در دست ساخت بود. دهها ساختمان دیگر نیز آسیب دیدند. بسیاری از تجهیزات پیشرفته هم از بین رفته است.»
پروفسور «الداد تساخور»، مسئول آزمایشگاه مؤسسه صهیونیستی «وایزمن» نیز در این باره گفت:
«همه چیز در «وایزمن» نابود شد؛ زمان زیادی طول میکشد که این میزان و حجم خسارات را جبران کنیم؛ دیگر هیچ چیزی وجود ندارد؛ شبیه فیلمها است فیلمهای جنگی؛ همه چیز غیر معمول و غیر منطقی رخ داد».
طبق اعلام تارنمای صهیونیستی Calcalist، موسسه وایزمن به دلیل حمله ایران تقریباً ۵۷۲ میلیون دلار ضرر کرده است. این درحالی است که علاوه بر ضرر مالی، بخش قابل توجهی از اسناد پژوهشی نیز که در طی سالیان جمعآوری شده بودند، از بین رفته است.
هدف قراردادن اصلیترین حوزه جذب سرمایه در سرزمینهای اشغالی
جمهوری اسلامی ایران طی یکی از حملات خود به سرزمینهای اشغالی، پارک فناوری نظامی بئرالسبع در جنوب سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد. در این پارک بیش از ۷۰ شرکت و نهاد نظامی و سایبری مستقر هستند؛ همچنین شرکت مایکروسافت در سرزمینهای اشغالی نیز در نزدیکی آن قرار دارد. علاوه بر ابعاد نظامی و سایبری، این حمله از آن جهت حائز اهمیت است که صنعت فناوری پیشرفته در سرزمینهای اشغالی 15% از نیروی کار را به خود اختصاص داده و نیمی از رشد اقتصادی رژیم صهیونیستی به آن وابسته است. بخش عمده سرمایهگذاری خارجی نیز به همین حوزه معطوف است. همچنین طبق اذعان موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، پیشرفتهای فناورانه نقش مهمی در کاهش چالشهای امنیتی رژیم دارد.
جمعبندی
درنتیجه این حملات نشان داد جمهوری اسلامی ایران توان آسیب به مهمترین حوزههای زیرساختی رژیم صهیونیستی را دارد و در حوزه زیرساخت این رژیم نسبت به ایران آسیبپذیری بیشتری دارد. همچنین با توجه به آسیبپذیری رژیم در حوزه زنجیره تامین نیازهای اصلی خود، همچنان گزینههای دیگری نیز برای وارد آوردن آسیب بیشتر به زنجیره تامین انرژی رژیم صهیونیستی وجود دارد که دست نیروهای نظامی ایران را برای تنبیه رژیم باز میگذارد.