مقدمه
روسیه پیش از شروع جنگ روسیه و اوکراین و همچنین در حال حاضر، وابستگی بالایی به تجارت از طریق دریای سیاه داشته و دارد. این منطقه بندری با داشتن سهم 31 درصدی از صادرات و واردات دریایی روسیه، مهمترین نقطه تجاری این کشور محسوب میشود که به تنگههای تحت تسلط ناتو در بسفر و داردانل منتهی شده و با تقسیم ساحل با کشورهایی چون اوکراین، گرجستان و اعضای ناتو (ترکیه، بلغارستان و رومانی) در معرض تهدیدات همیشگی است. دریای سیاه همیشه از جمله خطوط اصلی صادراتی انرژی، غذا و کود روسیه بوده که با صادرات آنها علاوه بر درآمدزایی، ایجاد اهرم در حوزه امنیت انرژی و امنیت غذایی میکند. این اهرمها آنقدر موثر هستند که به زعم برخی از تحلیلگران سیاسی، کشورهای آفریقایی در نهادهای مختلف بینالمللی به سود روسیه رای میدهند. این وضعیت ناشی از وابستگی بالای این کشورها به واردات غلات و کود شیمیایی از روسیه است.
شروع جنگ روسیه و اوکراین منجر به ناامن شدن مسیر دریای سیاه برای هر دو کشور شد. با این اتفاق، روسیه با تحریمهای شدیدی در بخش کشتیرانی و خدمات بندری، بیمه و مالی مواجه شد که استفاده از دریای سیاه را بیش از پیش برای این کشور سخت کرد. چنین وضعیتی، مقامات روسیه را به فکر راههای جایگزین انداخت و کریدور شمال جنوب برای روسیه اولویت بالایی پیدا کرد. با این حال ایران تا امروز نتوانسته است از این وضعیت روسیه، برای راه اندازی کریدور شمال جنوب و جذب سرمایه ذینفعان استفاده کند. این پنجره فرصت، با شروع مذاکرات آتشبس و پایان مخاصمه در حال بسته شدن است. باید توجه داشت که چندین دور مذاکرات تا به حال صورت گرفته است. همچنین چند قرار ملاقات بعدی برای صلح بین روسیه و اوکراین تنظیم گردیده، ولی هنوز توافقی حاصل نشده است.
شروط مذاکرات؛ رفع تحریمها برای بازگشت به مسیرهای تجاری پیشین
با روی کار آمدن ترامپ و نشان دادن چراغ سبز پایان جنگ، مذاکرات آتشبس میان دو کشور روسیه و آمریکا شروع شده است. در جریان این مذاکرات چندین شرط از طرف روسیه برای آتشبس مطرح شده است. به طور کلی این مذاکرات از بین بردن موانع تجاری ناشی از تحریم به خصوص در تجارت غذا و کود از طریق دریای سیاه است.
از جمله شروط مذاکراتی که به آتشبس دریای سیاه معروف شده، به نقل از سایت ریاست جمهوری روسیه شامل موارد زیر میشود:
- حذف تحریمهای اعمال شده بر Rosselkhozbank (بانک کشاورزی روسیه) و سایر مؤسسات مالی مرتبط با تضمین تجارت بینالمللی مواد غذایی (شامل ماهی و محصولات ماهی) و کودها، اتصال مجدد آنها به سوئیفت، و افتتاح حسابهای مربوطه.
- حذف محدودیتهای اعمال شده بر عملیات مالی تجارت؛
- حذف تحریمهای اعمالشده بر شرکتهای تولیدکننده و صادرکننده غذا (شامل ماهی و فرآوردههای ماهی) و کود و همچنین محدودیتهایی که شرکتهای بیمه را از کار با محمولههای غذایی (شامل ماهی و محصولات ماهی) و کودها منع میکند.
- حذف محدودیتهای سرویسدهی به کشتیها در بنادر و تحریمها علیه کشتیهای با پرچم روسیه، در صورتی که در تجارت مواد غذایی (از جمله ماهی و محصولات ماهی) و کودهای شیمیایی شرکت داشته باشند.
- حذف محدودیتهای مربوط به تأمین ماشینآلات کشاورزی و سایر کالاهای مورد استفاده در تولید مواد غذایی (از جمله ماهی و محصولات ماهی) و کودها به فدراسیون روسیه.
هر چند این مذاکرات تا کنون به نتایج مطلوبی منتهی نشده است ولی به عنوان یک فتح باب برای رسیدن به یک نقطه مشترک حول رفع تحریم در آینده محسوب میشود که میتواند مزیتهای فعلی را برای ایران کاهش دهد.
اهمیت دریای سیاه و تجارت آن برای روسیه
پیش از این در خصوص اهمیت دریای سیاه برای صادرات غلات، کود شیمیایی و انرژی در یادداشتهای «فرصت اثرگذاری ایران بر امنیت غذایی جهانی با توسعه کریدور شمال-جنوب» و «نیاز راهبردی روسیه به کریدور شمال – جنوب» صحبت شده است.
در بخشی از این یادداشتها بهعنوان اهمیت دریای سیاه و تجارت از این منطقه آمده است:
روسیه از طریق صادرات نفت و گندم در برخی از نقاط جهان اعمال قدرت میکند. اگر چه ابزار اعمال قدرت نفتی پس از اعمال تحریمها و سقف قیمتی تا حدی از دست روسیه گرفته شده است ولی ابزار غذایی این کشور در حوزه غلات و دانههای روغنی از طریق صادرات گندم خودش و فشار بر حوزه صادراتی اوکراین عمیقاً مؤثر است. این ابزار آن قدر کارآمد است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا پوتین را متهم به استفاده از غذا به عنوان سلاح کرده است.
با این حال روسیه زمانی میتواند این ابزار را استفاده کند که با وجود تلاطمهای جنگی بتواند گندم خود را به کشورهای هدف برساند. این کشورها معمولا از نظر غذایی وابسته به واردات عمده غلات و روغنهای گیاهی هستند و روسیه با رساندن این کالاهای اساسی آنها را از نظر سیاسی نزدیک به خود نگاه میدارد، به طوری که بخش قابل توجهی از رأیهای ممتنع در سازمان ملل به منظور محکومیت حمله نظامی روسیه به اوکراین از طرف کشورهای آفریقایی وابسته به غلات روسیه و اوکراین صادر شد. [1]
در تمام طول این سالها ایران فرصت داشت تا با همکاری روسیه و حتی ترغیب این کشور به سرمایهگذاری از ظرفیت قفل شده صادرات غلات و کود روسیه به نفع راهاندازی ترانزیت در کریدور شمال جنوب و حتی تبدیل شدن ایران به هاب غلات و کود استفاده کند، با این حال کند بودن روند تصمیمگیری در مسئولین کشور مانع بهرهبرداری از این فرصت شده است.
برای بهرهبرداری برد – برد از این فرصت چه باید کرد؟
موضوع کریدور شمال – جنوب در دولتهای ایران تبدیل به یک کلاف سردرگم شده است که تقریباً کسی نمیداند برای باز کردن مشکل آن، باید به کدام سر نخ بپردازد. روندهای گذشته نشان داده است که نحوه تعامل با این موضوع در گذشته غلط بوده و باید به سرعت اصلاح شود. اصلاح این روند در وهله اول نیاز به یک متولی واحد دارد تا مدیریت و هماهنگ سازی اجرا موارد مورد نیاز در دست آن باشد. پیشنهاد کارشناسی شده آن است که یک نهاد مانند معاونت اول ریاست جمهوری مدیریت آن را بر عهده بگیرد و برای آن یک کارگروه تعیین کند.
در قدم بعدی میبایست طرحهای اقتصادی مطرح شده برای بهرهبرداری از این کریدور را ارزیابی و اجرا کرد. در حال حاضر یکی از مهمترین آنها طرح تبدیل شدن ایران به هاب غلات و کود به واسطه کریدور شمال جنوب است که در آن با توجه به فرصت شکل گرفته بینالمللی و موقعیت ویژه ژئوپلتیکی ایران یک نقشه کامل به همراه نگاشت نهادی در اندیشکده مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل تهیه شده است که اطلاعات آن را میتوان در لینکهای زیر مشاهده کرد.
◾ مشروح طرح (ویدئو):
https://isacenter.ir/videos/4140306220931 /
◾ مشروح طرح (یادداشت) :
https://isacenter.ir/4140206081253/
◾ نگاشت نهادی طرح (تعیین وظایف هر دستگاه اجرایی) :
https://isacenter.ir/4140310191125-2/
منابع
[1] یادداشت مرکز تحلیل راهبردی تحت عنوان «نیاز راهبردی روسیه به کریدور شمال – جنوب»