مقدمه
اخیرا آقای محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور در خصوص برنامههای دولت در حوزه امنیت غذایی صحبت کرده است[1]. یکی از برنامههای مذکور، تبدیل ایران به هاب غذا با استفاده از ظرفیت صنایع داخلی است. این برنامه یکی از کلانترین برنامههای تجاری – راهبردی ایران محسوب میشود که مستلزم برنامه ریزی دقیق، منسجم و همهجانبه نگری در امور داخلی و خارجی است. نکته مهم در عنوان این طرح آن است که ایران به تنهایی با ظرفیت خالی صنایع غذایی تبدیل به هاب غذایی نخواهد شد، بلکه استفاده از ظرفیت تجاری برای خرید و فروش، بازاریابی و بازارسازی برای محصول خام اولیه محرک تبدیل شدن یک کشور به هاب آن ماده غذایی خواهد بود. بنابراین تمرکز صرف بر روی پر کردن ظرفیتهای خالی صنایع تبدیلی، منجر به نقض غرض شده و نمیتواند ایران را تبدیل به هاب مواد غذایی کند.
مورد دیگری که تبدیل شدن ایران به هاب مواد غذایی میطلبد،یک فرمانده کاردان است که با تمام جوانب این تجارت و بازارهای عمده تولید و مصرف آشنا باشد. این فرد باید بتواند در فضای دیپلماتیک، ارتباطات موثر تجاری – اقتصادی مورد نیاز برای شکل گیری این بازار عظیم را برقرار کند و به کار تبدیل شدن ایران به هاب غذا انسجام لازم را بدهد. جناب مخبر حتما باید به این قضیه توجه ویژهای داشته باشد تاد فرماندهی این برنامه سنگین و راهبردی در دستان فردی کاردان قرارگیرد که با تیم خود بتواند به هاب غذایی شکل دهد.
موقعیت ژئوپلیتیک ایران، فرصتی استثنایی در مسیر تبدیلشدن کشور به هاب جهانی غذا است. ایران در مسیر مراکز مصرف و تولید عمده غلات، روغنهای گیاهی، میوه و سایر محصولات کشاورزی قرار دارد. علاوه بر این، زیرساختهای مناسبی از قبیل بنادر شمال و جنوب کشور، خط ریلی شمال – جنوب و شرق – غرب، مزیت ارزان بودن حمل و نقل، امن بودن مسیرهای ترانزیتی ایران را به گزینه مناسبی برای تبدیل شدن به هاب تجارت غذا تبدیل کرده است.
با این حال یک کشور زمانی به عنوان هاب غذایی منطقهای و جهانی محسوب میشود که فروشندگان و خریداران به این محل برای تجارت کالای خود مراجعه کنند. یک هاب باید محلی برای مراجعه خریداران، فروشندگان و البته فرآوری کالای مذکور باشد.
الزامات هاب غذایی
ایران زمانی هاب کالایی مانند غلات خواهد بود که الزامات تجاری و لجستیکی برای واردات عمده کالایی نظیر گندم از روسیه یا قزاقستان به ایران فراهم شود و از سمت دیگر نیز میبایست الزاماتی فراهم شود تا خریداران عمده گندم برای تأمین این محصول به بازار ایران مراجعه کنند. این الزامات شامل تسهیل فرایندهای گمرکی، کاهش تعرفههای گمرکی، اصلاح قوانین معارض با تجارت کالا و ایجاد رانت ارزی واردات، اصلاح قوانین عبور موقت کالا و غیره است. در کنار این موارد باید با کشورهای صادرکننده نظیر روسیه رایزنیهای لازم انجام شود تا مالیات صادرات غلات برای ایران حذف شود. حذف مالیات صادرات گندم روسی برای ایران، فرصت همکاریهای دوجانبه برای ایران و روسیه در زمینه تجارت غلات را ایجاد میکند تا در راستای این همکاری ایران توان رقابت با رقبای تجاری منطقهای نظیر ترکیه را داشته باشد و از طرف دیگر بازارهای تجاری غرب آسیا، شرق آفریقا و شرق آسیا، از طریق مسیر کریدور شمال – جنوب برای تجار منطقه CIS به خصوص شرکتهای روسی باز شود.
از جمله دیگر الزامات هاب، توانایی فرآوری آن است. در حوزه غلات ایران زیرساخت مناسبی برای فرآوری غلات دارد. این زیرساختها شامل صنایع تبدیلی آرد و خوراک دام میشود که برای هر کدام بیش از 12 میلیون تن در سال ظرفیت خالی وجود دارد. این در حالی است صرفاً تقاضای گندم در منطقه غرب آسیا بیش از 22 میلیون تن در سال است، بنابراین در هر دو بخش تولید و مصرف، به میزان کافی عرضه و تقاضا وجود دارد و ایران باید الزامات تجاری مناسب برای آن را فراهم کند.
فرصتها
همانطور که بالاتر ذکر شد، موقعیت مناسب استراتژیک ایران به عنوان نقاط اتصال مراکز مصرف و تولید، ظرفیت خالی حدود 10 میلیون تنی برای ترانزیت ریلی از شمال به جنوب ایران از جمله فرصتهای داخلی برای تبدیل شدن ایران به هاب غذایی است. در خارج از ایران، کشور روسیه به دلیل تحریمهای بین المللی نیاز به افزایش دسترسی به بازارهای صادراتی دارد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه چندین بار در اجلاسهای بینالمللی نظیر بریکس بر تجارت در قالب کریدور شمال – جنوب از طریق ایران تأکید کرده است که نشان از برجسته بودن این موضوع نزد تولیدکننده عمده جهانی این محصول دارد. در حال حاضر علاوه بر ظرفیت 10 میلیون تنی جابجایی ریلی، ایران حدودا 12 تا 18 میلیون تن سالانه ظرفیت خالی تولید آرد و بیش از 2 میلیون تن سالانه ظرفیت خالی روغنکشی برای بخش روغنهای گیاهی موجود است که در صورت به کارگیری، از کنجاله آن میتوان به عنوان محرک بخش تولید خوراک دام استفاده کرد که بیش از 14 میلیون تن سالانه ظرفیت خالی دارد.
باید توجه داشت که تأکید بر جنبه فرآوری و ظرفیتهای صنایع تکمیلی در هاب غذایی برآورده کننده هاب نخواهد بود و این ظرفیت مغفول را پر نخواهد کرد. بلکه تأکید بر تجارت و توجه به مراکز تولید و مصرف، بازاریابی، بازارسازی و برندسازی ایران در عرصه بینالمللی به عنوان بازار غذایی منجر به تبدیل شدن به ایجاد همکاریهای دوجانبه تجاری در حوزه غذا و در نهایت تبدیل شدن ایران به هاب غذایی در سطح منطقهای و جهانی میشود.
منابع ____________________________________________________________________________________________________
[1] گزارش صحبتهای معاون اول رئیس جمهور تحت عنوان «مخبر: چشمانداز اقتصاد ایران با توجه به ظرفیتهای بزرگ کشور روشن است» – خبرگزاری ایرنا