این گزارش براساس سخنرانی جناب آقای مسعود براتی معاون سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، در دورهی علمی «پروندهی هستهای ایران، گذشته، حال، آینده» و پژوهش مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل تهیه شده است.
مقدمه گزارش
یکی از گزارههای پرتکرار در موضوع تحریمها این است که «جمهوری اسلامی ایران به دلیل فعالیتهای هستهای خود تحریم شده است.» شاید این گزاره آنقدر آشنا باشد که کسی درباره درست بودن آن شک نکند. گزارهای که در فضای سیاسی و نخبگانی کشور مشهور و پذیرفتهشده محسوب میشود.
نتیجه این گزاره دو سیاست با فرض یکسان اما با نتیجهای متفاوت است. سیاست اول این است که «اگر فعالیتهای هستهای خود را کاهش بدهیم و در برخی موارد عقب بشینیم، تحریمها از سوی آمریکا رفع میشود.» و دیگری که از نظر فرض پایه مانند همین گزاره اما از نظر توصیه سیاستی متفاوت میباشد، این است که «برای رفع تحریمها باید فعالیت هستهای را آنقدر توسعه داد و به مرزهای خود رساند تا آمریکا حاضر باشد تحریمها را بردارد.»
هر دوی این گزارهها برآمده از گزاره مبنایی اول هستند که تحریمها را نتیجه فعالیتهای هستهای ایران میداند. اما آیا واقعا تحریمهای اعمال شده علیه ایران از سوی آمریکا نتیجه فعالیتهای هستهای ایران بوده است؟
واکاوی درستی یا نادرستی این گزاره از آن جهت اهمیت دارد که بر سیاست اخذ شده در مواجهه با تحریمها اثر جدی میگذارد. همچنین بر سیاست توسعه فناوری هستهای نیز اثر میگذارد که در این فرصت به دنبال بررسی آن نیستیم.
بررسی درستی یا نادرستی سیاست فوق از دو روش قابل انجام است. یکی روش بررسی اسنادی تحریمها و دیگری بررسی تجربه سالهای گذشته و تلاش برای کشف رابطه میان تحریمها و فعالیت هستهای است.