نشست بررسی جایگاه انرژی در نظم جدید جهانی
گزارش نشست مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل اندیشکده ایتان
آبان ماه 1401
مقدمه
انرژی همواره یکی از پایههای اساسی تمدن از گذشته تا کنون بوده است و نقشآفرینی انرژی در جوامع پیشرفته و پیچیده عصر حاضر بسیار افزایشیافته است. انرژی از ستونهای اصلی اقتصاد و ستونهای اصلی زندگی اجتماعی است و تقریباً نمیتوان آن را در هیچ سناریویی از دنیای کنونی کنار گذاشت. در چند ماه اخیر با آغاز جنگ روسیه و اوکراین و در پی آن عدم گازرسانی روسیه به اروپا، بحرانی فراگیر با محوریت تأمین انرژی اروپا آغاز شد. این اتفاقات در اتحادیه اروپا و در کل جهان بهصورت دومینووار تحولاتی را در سطح جهانی رقم زده است. به نظر میرسد انرژی با نقشآفرینی عمیقی که داشته است این نظم کنونی را بر هم زده است و نظم جدیدی را بهنوعی جایگزین کرده است ؛ و تعادلات جدیدی را در نظم جهانی به وجود آورده است. در همین راستا مرکز تحلیل راهبردی و بینالملل اندیشکده ایتان نشستی با موضوع «بررسی جایگاه انرژی در نظم جدید جهانی» و با محوریت نگاهی ویژه به وضعیت تأمین انرژی اتحادیه اروپا ؛ با حضور دکتر عباس ملکی، استاد دانشگاه و رئیس اسبق هیئت مدیره شرکت حفاری شمال، دکتر مهدی خانعلیزاده کارشناس امنیت بینالملل و آیندهپژوهی ، و آقای مسعود براتی، معاونت محترم سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی و اقتصادی ایران برگزار کرد.
شرح نکات مطرح شده
در این نشست دکتر ملکی به بیان اهمیت انرژی و نفت پرداختند و گفتند:
«نفت پیشران اصلی سیاست جهانی و روابط بینالملل در قرن 20 است و یک ارتباط خیلی نزدیک بین نفت و تنازعات، مخاصمات و حتی اغتشاشات بگوییم، باشد. حدود 200 جا را شناسایی کردهاند که وقتی جنگ شده قیمت نفت بالا رفته یا برعکس وقتی قیمت نفت بالا رفته جنگ شده است.»
دکتر ملکی با شرح وضعیت انرژی در اروپا پس از جنگ و کم شدن صادرات از سوی روسیه به محاصره شدن اروپا توسط دریاهای نفت و گاز اشاره کردند ، و علت پررنگ شدن و تکاپو اروپایی ها را ارزانی قیمت گاز روسیه نسبت به قیمتهای دیگر ؛ و البته فشار به روسیه در بحث اوکراین ارزیابی کردند. ایشان با اشاره به محاصره آلمان غربی توسط شوروی در سال 1948 و برنامه کمک آمریکاییها تحت عنوان berlin airlift ، به برنامه gas lift دولت امریکا برای کمک به اروپا برای خروج از این بحران اشاره کردند. به عقیده ایشان جنگ روسیه و اوکراین در 24 فوریه یک شوک در وضعیت انرژی اروپا بود ، اما این شوک در کوتاه مدت است و در دراز مدت به راحتی حل میشود.
استاد دانشگاه و رئیس اسبق هیئت مدیره شرکت حفاری شمال درخصوص ارتباط گاز ایران و اروپا گفتند:
«در ایران سه فاز پارس جنوبی قرار بود به LNG اختصاص داده شود. اول قرار شد total ، shell و bp برای ما LNG درست کنند و بعد تحریم شد و رفتند. سپس با چینیها صحبت شد و چینیها آمدند و درست روزی که مهندس زنگنه وزیر شدند، گفتند: من این قراردادها را لغو کردهام و درپاسخ به دلیل این کار گفتند ما به سرچشمه وصل شدهایم به امثال شل و توتال ؛ دیگر چین چیست؟ بعد از سال 2015 آنها رفتند و سپس بعد از آنها چینیها هم رفتند.»
ایشان هم چنین با اشاره به این که بعضی از کشورهای اروپایی در سال یک میلیارد متر مکعب مصرف میکنند و در عین حال ایران حدود 290میلیارد متر مکعب در سال گاز تولید میکند و اکثر آن یعنی 97% آن را به مصرف می رساند ؛ اعتقاد داشتند جمهوری اسلامی ایران اکنون باید با حلقههای ضعیفتر اروپا کار کند.
در ادامه دکتر مهدی خانعلی زاده درخصوص ماهیت جنگ اوکراین و روسیه به یک اشتباه بنیادین در تحلیل ماجرای جنگ اوکراین اشاره کردند که این جنگ را به جنگ دو واحد سیاسی تقلیل داده شده است ؛ یعنی یک کشوری به کشور دیگر حمله کرده. به گفته ایشان روسیه همیشه خصم اروپا بوده است . و بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی تلاش شد که روسیه را به اروپا نزدیک کنند. ایشان اضافه کردند:
«وقتی میگویم جنگ روسیه و اوکراین دعوای دو واحد سیاسی نیست و حتی دعوای انرژی اروپا هم نیست، تاثیر در نظام بینالملل دارد در دوران گذر دارد. فراتر از این winter is comming که برای انرژی و ماجرای آن باشد زمستان هویتی است که اتفاق افتاده یعنی عدد و رقمی بگوییم، میگوییم انقدر ظرفیت دارند و انقدر تامین میکنند و کسی هم قاعدتا انتظار نداشته که اروپا به خاک سیاه بنشیند یک سختی است که عبور میکند که عبور کردن آن هم خود یک بحثی دارد، آقای رئیسجمهور سابق گفتند ما در این شرایط کشور را اداره کردیم بله اداره شد اما اینکه چطور اداره شد هم خود نکته است و اینکه چقدر آسیب دیده است اما شکلگیری و تقویت جریان راست در اروپا که ایتالیا الان رای میآوردند، انتخابات فرانسه واقعا یک چیز عجیب بود که در ایران خوب درک نشد، بعد از جنگ اکراین بعد از آن فضای پر التهاب ابتدای جنگ مارین لوپن حدود 45% رای آورد یعنی واقعا نیمی از جامعه فرانسه یک آدم طرفدار روسیه ملی گرای ضدمهاجرات را میخواهند.»
سپس دکتر خانعلی زاده به تزلزل اتحادیه اروپا اشاره کرده و اساسا شکلگیری اتحادیه اروپا را به یک معجزه تشبیه کردند علت معجزه خواندن اتحادیه را کشورهای کاملا جدا و هویتهای کاملا متضاد و خلاف هم که دیگر ذیل یک چهارچوب واحد قرار گرفته اند دانست. وی با نگاه به آیندهپژوهی پیش بینی کرد که اتحادیه اروپا ماهیتا از بین میرود. به عقیده ایشان شاید فیزیک آن باقی بماند اما ماهیتا از بین میرود. که این تحلیلی است که فیشر وزیر خارجه وقت آلمان در کتاب خود اتحادیه را به کشتی تایتانیک تعبیر کرده بود؛ یک مجموعه بسیار عظیم، زیبا و خوشگل که همه چی آن با یکدیگر موزون است اما به صخره یخ برخورد کرده و درحال غرق شدن است اما مدت آن طول میکشد.
کارشناس امنیت بینالملل درخصوص جنگ اوکراین و تغییر وضعیت نظم کنونی جهان گفت :
«در پازل نظام بینالملل اگر از آن سمت را بخواهم بگویم اگر شرایط کنونی ماجرای جنگ اوکراین به همین وضعیت ادامه پیدا کند پیروز ماجرا آمریکا و بازنده روسیه است. بازنده به چه معنا؟ ما میگوییم آمریکا در جنگ عراق شکست خورد. آمریکا که عراق را بیست سال اشغال کرد و نفت و انرژی را برد و هرکاری خواست انجام داد، پس چرا اعتقاد داریم که شکست خورد؟ برای اینکه آن تاثیرگذاری که که میخواست داشته باشد و هدفگذاری که داشت، موفق نشد. برای روسیهام همین است شاید این خاک را نگاه دارد و من فکر میکنم حتی تا بندر اودستا میرود و هدفگذاری کرده درگیریهایی که در نیکولایف دارد اما اگر وضعیت را اینطور بگذارید و تعبیری که دوستان گفتند این بلایی که آمریکا در چهل و سه سال بر سر ایران با تحریم آورد در چهل و سه روز بر سر روسیه آورد. نظام اقتصادی روسیه هم با همه ابتکاراتی که انجام داده به هرحال تک محصولی محسوب میشود، شاید یک یا دوسال بتواند دوام بیاورد با شرایط کنونی اما آسیبپذیری خود را نشان میدهد. اروپا هم با سختی و با آسیب میگذراند فقط یک عامل و فاکتور است که این ورق را برمیگرداند و اگر قرار باشد تغییری در نظام بینالملل اتفاق بیافتد چین باید وارد ماجرا شود. بدون چین این اتفاق رخ نمیدهد.»
آقای مسعود براتی نیز ضمن اشاره به فراتر از جنگ دو کشور بودن بحران اوکراین معتقد بودند که این اروپا و روسیه نیستند که بازیگران اصلی صحنه را تشکیل می دهند. بلکه در این معادله، یک سمت آمریکا و سمت دیگر چین است.
ایشان با اشاره به جایگاه امریکا در نظم کنونی گفتند:
« آمریکا نگران است که تبدیل شود به انگلستان بعد از جنگ جهانی دوم به چه معنا؛ یعنی اینکه یک کشور و یک قدرت است اما دیگر قدرت فائقه که دارد نظم را کنترل میکند و سامان میدهد که منافع این نظم برای او بیاید، دیگر این نباشد. لذا به هم زدن این بازی یعنی برهم زدن روندها به یک طریقی اختلال در نظمی که وجود دارد. به نظر من پایه تغییر نظم اینجاست.»
آقای براتی درخصوص جایگاه انرژی در تحولات با اشاره به اینکه انرژی اصلا متغییر مهمی در این معادله و یا دعوا نبوده است، یا به عبارتی دیگر مولفهای که بر مبنای آن تصمیمات اتخاذ شود، نبوده است ؛ اذعان داشتند که انرژی به عنوان یک مولفه مهم که باید ملاحضات و برنامهریزیها به آن توجه شود بسیار کلیدی است . با این وجود ایشان باز هم به انرژی به عنوان یک مولفه دسته پایین تر نسبت به مولفههای راهبردی که آمریکا آنها را دنبال میکند اشاره کردند.
معاون سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی و اقتصادی ایران درباره وضعیت تحریم روسیه گفت:
«روسیه به نظر میآید تجربیات غرب علیه کشورهای دیگر از جمله ایران را خوب دیده و آنالیز کرده است و به این معنا نیست که خود را خوب آماده کرده، به آنها شوک وارد شد اما در مهمترین قسمت بحث تحریمها که الان در مطالعات در بحثهای جدید در حوزه تحریم میگویند، هدف اصلی تحریم ایجاد شوک تورمی است.. روسیه این را خیلی خوب توانست مدیریت کند، شوک ناشی از تحریمهایی که واقعا برای یک کشوری مانند روسیه تحریمهای شدیدی بود. مثلا شما نگاه کنید چند تا از بانکهای مهم آن مانند SVB، SBER BANK با بخش مهمی از شبکه مالی، پولی و اقتصادی که داشته و بعد بانک مرکزی روسیه تحریم میشود و تحریمها پشت سر هم بود خصوصا در ابتدا که از این ضربات متعدد میخورد و روبل در آن ابتدا واکنشش به صورت واکنش منطقی اتفاق افتاد. اما روسیه یک مقدار زیرسازی از گذشته انجام داده بود که این نکته مهمی بود، تبدیل ذخایر مثلا خرید طلای روسیه در حدود 10 سال گذشته حجم زیادی بوده و جز نفرات اول در دنیا بوده که تبدیل ذخایر به طلا کرده است. البته در سال 2014 هم روسیه یک تجربه سر بحث کریمه داشت یکی این زیرسازی بود که انجام داده بود و یک مقدار ذخایر خود رو به سمت ارزهایی مانند یوآن منتقل کرده بود. اما به نظر میآید که روسیه انتظار نداشت که اروپاییها ذخایری که روسیه در آن کشورها داشت را بلوکه کنند.»
ایشان در پایان با اشاره به ظرفیت های بازار منطقه و همسایگان برای فروش گاز ایران ، اروپا را برای ما فرصت ندانسته و معتقد بودند جمهوری اسلامی ایران باید فرصتها را در منطقه احصا کند. ایشان گاز روسیه را کارتی مناسب برای حضور پررنگ و بازی با گاز دانستند، و با اشاره به گاز مازاد روسیه که ایران می تواند آن را از مسیر جنوب به فروش برساند؛ این راهبرد را فرصتی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران دانستند.